یاد داشت
یک روز در پارلمان
یادداشت این هفته را به گزارش امروز در مجلس اختصاص می دهم. شاید به نوبه خود برای برخی جالب باشد.
روز سه شنبه ششم ماه مبارک رمضان مصادف با 27 شهریور روز شعر و ادب فارسی است که از چند سال پیش به مناسبت سال روز درگذشت مرحوم شهریار بدین نام نامگذاری شده است.
در آغاز جلسه پیش دکتر حداد عادل رفتم و از وی خواستم در صحبتهای آغازین جلسه به این مناسبت اشاره کند و نپذیرفت و به تسلیت درگذشت علامه عسگری اکتفا کرد. جای گلایه بسیار داشت. با آن که ارزش آن را داشت که تذکر داده شود ولی منصرف شدم زیرا امکان داشت نقض غرض شود و به جای تجلیل از مقام شهریار سخنانی منازعه آمیز به میان آید که نتیجه ای برخلاف آن داشته باشد از سوی دیگر سعی می کنم کمتر به موضوعات جنجالی بپردازم. البته ………….
یاد داشت هفته
یک روز در پارلمان
یادداشت این هفته را به گزارش امروز در مجلس اختصاص می دهم. شاید به نوبه خود برای برخی جالب باشد.
روز سه شنبه ششم ماه مبارک رمضان مصادف با 27 شهریور روز شعر و ادب فارسی است که از چند سال پیش به مناسبت سال روز درگذشت مرحوم شهریار بدین نام نامگذاری شده است.
در آغاز جلسه پیش دکتر حداد عادل رفتم و از وی خواستم در صحبتهای آغازین جلسه به این مناسبت اشاره کند و نپذیرفت و به تسلیت درگذشت علامه عسگری اکتفا کرد. جای گلایه بسیار داشت. با آن که ارزش آن را داشت که تذکر داده شود ولی منصرف شدم زیرا امکان داشت نقض غرض شود و به جای تجلیل از مقام شهریار سخنانی منازعه آمیز به میان آید که نتیجه ای برخلاف آن داشته باشد از سوی دیگر سعی می کنم کمتر به موضوعات جنجالی بپردازم. البته جناب آقای عباسپور نماینده ارومیه تا حدودی جبران کرد و در سخنان پیش از دستور خود به موضوع پرداخت.
سه تذکر در مورد پایانه های استان و وضعیت ماشین سازی تبریز و حمل و نقل عمومی شهرهای سهند و باسمنج و سردرود و خسروشهر خطاب به وزرای راه، امور اقتصادی و کشور داشتم که خوانده شد. تذکر مشترکی هم با آقای تاج الدینی در باره خانه ستارخان خطاب به رئیس جمهور داده شد.
طبق قرار قبلی به کمیسیون بررسی لایحه مدیریت خدمات کشوری که همزمان و با مجوز رئیس مجلس تشکیل شده بود، رفتیم. آقای باهنر نیز آمده بود. در جلسه یکشنبه کمیسیون، توافق دولت و رئیس مجلس که موافقت ضمنی شورای نگهبان را نیز به همراه داشت، مطرح شد.
برخی از اعضای کمیسیون به متن توافق اعتراض داشتند و معتقد بودند بایستی لایحه به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود.
در جلسه صحبت کرده و این نکات را مطرح ساختم:
در مجمع تشخیص مصلحت چند گزینه محتمل است. یکی از آنها رد لایحه است که ضمن بر باد رفتن همه تلاشها، از بین رفتن برخی از مقررات با ارزش را نیز که حتی بار مالی نداشته و سیاستگذاری محسوب می شوند به دنبال خواهد داشت. مقرراتی مانند هماهنگ کردن مقررات گزینش ها و بازنشستگی ها و همچنین مکلف ساختن دولت به هماهنگ کردن مقررات صندوقهای مختلف بازنشستگی که هرکدام به اندازه موارد دارای بار مالی با ارزشند، با رد لایحه از بین می روند.
گزینه دیگر پذیرفتن وتصویب همین توافق یا مشابه آن در مجمع بعد از چندین ماه معطلی است که ضمن تأخیر عملاً امکان هر نوع بازنگری را از مجلس و دولت گرفته و آن را در مجمع که اساساً فاقد روال بازنگری و تغییر است قفل می کند. در حالی که قانون بایستی مدام مورد ارزیابی قرار گرفته و ایرادات آن رفع گردد.
اضافه کردم: مطمئن باشید که اگر لایحه را با همین توافق در چرخه اجرا قرار دهید، فشار اجتماعی از داخل و خارج دولت این “حداکثر پنج سال” را به یکی دو سال محدود می سازد. اجازه دهید به هر قیمتی است اجرای لایحه آغاز شود.
مخالفان انگیزه های مختلفی داشتند. برخی از سر دلسوزی بود و برخی دیگر انگیزه های سیاسی داشتند که از آنها قابل قبول نبود و می گفتند به ما چه که مجمع چه تصمیمی می گیرد. ما بفرستیم تا مسؤولیت از ما برداشته شود. این استدلال بسیار بی پایه است زیرا مسؤولیت با این اقدام برداشته نمی شود و یک نوع فرافکنی است.
نتیجه ای حاصل نشد و قرار شد کمیته ای کار کند. چند نفری کار را پیگیری کرده و با تغییراتی آن را به تصویب رساندیم تا جلسه فردا (چهار شنبه) مجدداً بررسی شود. خدا به خیر بگذراند.
در صحن علنی گزارش رئیس جمهور در باره عملکرد برنامه چهارم در سال 1384 در مجلس ارائه شد که نکات مثبت قابل توجهی داشت. سپس بررسی مقررات سیاستهای اجرایی اصل 44 ادامه یافت. از دفتر تهران که در ساختمان مجلس است، تماس گرفتند که یکی از جوانان که مشکلی داشت و روز گذشته از تبریز تماس گرفته بود، آمده است. در فرصتی به دفتر رفته و مکاتبه مورد نیاز او را تنظیم کرده و به صحن برگشتم. یاد داشتی در مجلس دادند مبنی بر این که مذاکرات شیخ محمد خیابانی در مجلس که از کتابخانه مجلس درخواست کرده بودم، آماده است. باید سر فرصت بروم و تحویل بگیرم. نامه ای را که قبلاً درباره درخواست احداث ساختمان اداره بازرگانی اسکو تنظیم کرده بودم به کارکنان مجلس دادم تا پست کنند.
بعد از ظهر جلسه را مهندس باهنر اداره می کرد. همراه با تعدادی از نمایندگان نگرانی جدیی داشتیم که آن را در قالب تذکر قانون اساسی مطرح کردم. افراط و تفریط می تواند ناامنیهای شغلی زیادی برای نیروی کار مجموعه دولت از یک سو و برای مردم از سوی دیگر ایجاد کند. آیا با تعاریف کلی لایحه، مجموعه هایی مثل آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و دانشگاههای دولتی هم مشمول خصوصی سازی می شوند؟ در آن صورت تکلیف اصول دیگر قانون اساسی مانند اصول 28،29، 30 و 31 چه می شود؟ در مذاکرات، اداره کنندگان جلسه صبح و بعد از ظهر گفتند که آن موارد خارج از موضوع لایحه اند زیرا لایحه فقط مربوط به اصل 44 است. اما عبارات موجود در لایحه بسیار فراترند. ما در گذشته تجارب تلخی در بیمارستانها داشتیم و با زحمات فراوان مجلس هفتم تا حدودی اصلاح شد. باید ببینیم در ادامه رسیدگی چه می شود. پیشنهادهای مناسبی وجود دارند. برخی هم گویا در مجلس نیستند و به کارهای دیگری مشغولند و بعضی دیگر هم به جای حساسیتهای ضروری به دنبال فعالیتهای نامربوط تبلیغاتی اند. خدا به خیر بگذراند.
بعد از ساعت 3بعد از ظهر جلسه ای داخلی در مجلس داشتیم. سپس تلفنها شروع شد و تا پاسی از شب ادامه داشت. موضوعات مختلفی مطرح می شد: برخی لازم و مفید و برخی نه چندان لازم و ضروری.
از جمله تماسها یکی از دوستان دفتر بود که گفته بودم سری به روستای لاهیجان (خودشان می گویند شهرک لاهیجان) تبریز بزند و مسأله مسیر گشایی مربوط به محوطه هنرستان را در ارتباط با اجرای طرح هادی شان پیگیری کند. شب تماس گرفت. با توجه به این که روز قبل با رئیس اداره ناحیه 3 آموزش و پرورش تماس گرفته بودم موضوع پیشرفت خوبی داشت و بنا شد پیگیری شود.
اینها تمام اتفاقات امروز نیست بلکه مهمترین هاست. اگر به همه می پرداختم از حوصله یادداشت خارج می شد.