گفتگو با روزنامه جوان - دکتر محمد حسین فرهنگی

نمـاینده مـردم شریف تـبریز، آذرشـهر و اسـکو
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس
سال «تولید؛ پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها»

  • اخبار
    • با رسانه‌ها
    • سخنگوی هیات رئیسه
    • گزارش تحلیلی
    • گزارش خبری
    • عمومی
  • مطالب
    • پیام نماینده
    • جلسات و پیگیری
    • دیدارهای مردمی
    • مکاتبات و تذکرات
    • نطق و مذاکره
    • یادداشت
  • چند رسانه‌ای
    • تصاویر
    • ویدیو
    • صوتی
    • با رسانه‌ها
    • سخنگوی هیات رئیسه
    • گزارش تحلیلی
    • گزارش خبری
    • عمومی
    • پیام نماینده
    • جلسات و پیگیری
    • دیدارهای مردمی
    • مکاتبات و تذکرات
    • نطق و مذاکره
    • یادداشت
    • تصاویر
    • ویدیو
    • صوتی
گفتگو با روزنامه جوان
  1. دکتر محمد حسین فرهنگی
  2. اخبار
  3. گفتگو با روزنامه جوان
۴ مهر ۱۳۹۰

روزنامه جوان، یکشنبه ۳ مهر ۱۳۹۰
بررسی تاكتیك‌های كنونی جریان‌های مخالف گفتمان اصولگرایی
در گفت‌وگوی «جوان» با دكتر محمدحسین فرهنگی، عضو هیأت رئیسه مجلس
اصولگرایان در انتخابات ۹۰ دنبال حل مشكلات اساسی کشورند
جابه‌جا كردن موضوعات فرعی به جای مسائل اصلی یكی از نقاط آسیب‌پذیر مسلمانان در طول تاریخ است. هشدارهای رهبر معظم انقلاب در طول سال‌های اخیر هم اهمیت موضوع را به خوبی پدیدار می‌كند. یكی از تاكتیك‌های جریان‌های مخالف انقلاب اسلامی برای فرافكنی و سرپوش گذاشتن بر تحركات ضد انقلابی نیز همین راهكار بوده است. این گروه‌ها سعی داشته‌اند تا با بزرگنمایی اختلافات درون اصولگرایی و همچنین نمایاندن اغراق‌آمیز ضعف‌های این جریان «ناتوانی و ناكارآمدی اصولگرایان و در كل نظام» را به جامعه القا كنند. دكترمحمدحسین فرهنگی، عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی تاكتیك‌های كنونی جریان‌های مخالف گفتمان اصولگرایی را درگفت‌وگو با «جوان» بررسی می‌كند.
چه آسیب‌هایی جریان اصولگرایی را تهدید می‌كند و ممكن است به شكست این جریان درانتخابات منجر شود؟
اصولگرایی به طور طبیعی با تهدیدهایی مواجه است. برخی تهدیدها از طرف مخالفان داخلی و خارجی است كه این مقابله‌ها تاكنون كارساز نبوده‌اند، اما آسیب‌های درونی مهمترند. هر جریانی نیاز به آسیب‌شناسی دارد و عدم ارتباط منظم اجزا و حركت نكردن به سمت تعامل منسجم می‌تواند از موانع وحدت میان جریان اصولگرایی باشد. كم توجهی یا بی‌توجهی به اراده ملت، تكثر در سلایق و روش‌ها،عدم وحدت در مبانی اساسی،فقدان سلامت مالی و اخلاقی برخی مسئولان،افراط و تفریط و سطحی‌نگری و گرفتار شدن در مسائل فرعی است كه می‌تواند بر پیكره اصولگرایی ضربات جدی وارد كند.
اختلاف سلایق در دل اصولگرایان می‌تواند به بروز مشكلات اساسی درآینده تبدیل شود؟
به طور طبیعی سیاست‌های حذفی در مغایرت كامل با وحدت میان اصولگرایان و گسترانیدن چتر اصولگرایی است. وجود گرایش‌ها و سلایق مختلف ضرورت دارد و باید جریان اصولگرا با حفظ چارچوب‌های اصولگرایی زمینه را برای پذیرش تنوع در رویكردها و سلایق فراهم كند. آنچه گاهی به عنوان اختلافات میان جریان اصولگرایی مطرح می‌شود، بیشتر جنبه القایی دارد و واقعی نیست. در بسیاری از موارد این القائات از سوی مخالفان اصولگرایان مطرح می‌شود و آن نیز به دلیل تفاوت‌هایی است كه در سلایق وجود دارد ….

برخی لزوم غربالگری اصولگرایان و خالص شدن این جریان را مطرح می‌سازند. اگر این غربالگری به معنی كنار زدن گرایش‌هایی باشد كه با چارچوب‌های اصولگرایی مغایرت دارند، اقدام در این زمینه «لازم» است اما به طور معمول ما شاهد چنین گرایش‌هایی نیستیم. غربالگری در جریان اصولگرایی به معنای حذف همفکران، با گسترانیدن چتر اصولگرایی منافات دارد.
باید حذف افراد تنها به موارد مشخصی كه در آن ارزش‌ها و اصول اخلاقی یا معیارهای اصولگرایی كه قانون اساسی و ولایت فقیه است، رعایت نمی‌شود، محدود گردد. بنابراین سیاست‌های حذفی با وحدت مغایرت دارد.
خودكامگی و میل به مطلق انگاری فردی و گروهی نیز می‌تواند جریان اصولگرا را به طور اساسی دچار مشكل سازد، رویه مذكور آن هم درجریان انقلابی كه برای آزادی و رهایی از خودكامگی و با پشتوانه ده‌ها هزار شهید و مجاهدت‌های فراوان به ثمر رسیده، نباید و نمی‌تواند مسیر اصولگرایان باشد و توسط آنان به رسمیت شناخته شود؛ فقدان سعه صدر، رویكرد اتهام زنی و خود مطلق انگاری باعث می‌شود جبهه اصولگرایی با مشكلات جبران ناپذیری مواجه شود.
اختلاط مسائل اصلی و فرعی یكی از نقاط آسیب‌پذیر جامعه اسلامی است و رهبر معظم انقلاب هم در برهه‌های مختلف بر آن تأكید داشته‌اند، به عقیده شما موضوع اصلی كشور را می‌توان مواردی نظیر اختلاس یا دریاچه ارومیه دانست یا موارد دیگری باید در صدر و این موارد در ذیل آن قرار بگیرد؟
نكته‌ای كه اشاره كردید مبنای عقلی دارد كه در شرایطی كه موضوعات اصلی وجود دارد نباید به فرعیات پرداخت، اما در عین حال جنبه دینی هم دارد و در فرمایشات معصوم (ع) هم همین تأكیدات را داریم و می‌فرمایند جوامعی كه اصول را رها می‌كنند و به فروع می‌پردازند جوامعی ناكارآمد و ناموفق هستند. ما هم در داخل و هم در خارج از كشور كسانی را داریم كه می‌دانند چه می‌كنند و این گونه نیست كه به خاطر ضعف تحلیل یا اشتباه در برداشت چنین رویكردهایی را مورد پیگیری قرار می‌دهند. اینها كسانی هستند كه با چراغ آمده‌اند تا به گزیده‌ترین كالای ما كه همان نظام مقدس جمهوری اسلامی است، تا جایی كه می‌توانند لطمه وارد كنند. بنابراین این افراد نقش و سهم قابل توجهی دارند. البته در بین این افراد هم دنیاطلبانی هستند كه برای دستمالی حاضرند قیصریه‌ای را به آتش بكشانند و برای رسیدن به جایگاه یا منصب زودگذر دنیایی آمادگی دارند مهم‌ترین صدمه‌ها را به كیان كشور و ملت بزنند. در گذشته تاریخ هم نمونه‌های آن را داشته‌ایم. در موضوعات خاصی كه مورد تأكید شما بود موضوع به مواردی كه گفته شد محدود نمی‌شود و ای كاش موضوعاتی كه بزرگ می‌شوند در نزد برخی رسانه‌ها و شخصیت‌ها موضوعاتی شبیه به اختلاس یا دریاچه ارومیه باشند. این موارد وزن زیادی دارند و باید در دستور كار مجریان و قانونگذاران قرار بگیرند. مسائل بسیار سطحی وبسیار پیش پا افتاده و ضعیف‌تر از اینها گاهی دستمایه تخریب قرار می‌گیرند. مثلاً بعضی ضعف‌هایی كه در دولت هست و همه هم آن را قبول دارند كه این ضعف‌ها وجود دارد. گاهی بعضی از مسائل بیش از حد بها داده می‌شوند كه وزنشان در آن حد نیست. گاهی هم به بعضی از مسائل كمتر بها داده می‌شود در حالی كه مهم و حساس هستند. اما اینها موضوعاتی هستند كه وزن و سطحشان در حدی نیست كه در افكار عمومی بزرگنمایی شده و به موضوع اصلی تبدیل شوند. مثلاً وجود برخی اشخاص درون دولت كه اینها نه تأثیر گسترده اجتماعی دارند و نه پشتوانه و عقبه سیاسی قابل توجهی دارند و نه در فرآیند آتی كشور می‌توانند نقشی را ایفا كنند اما می‌بینیم در تیترهای اصلی و اولیه رسانه‌ها قرار می‌گیرند. آن هم توسط جریان‌هایی كه در گذشته امتحان‌های خوبی برای ملت ارائه ندادند و از آزمون‌های مختلف به خوبی عبور نكرده‌اند. كسانی كه در جریان فتنه با دشمن بودند، جریان یا رسانه‌هایی كه در آن مقاطع آتش بیار معركه بودند و نظام با آنها با رأفت برخورد كرده امروز این افراد و جریانات احساس می‌كنند شرایط برای برخی بزرگنمایی‌ها آماده است. مصادیقی كه جریان مذكور برای جایگزینی موضوعات فرعی به جای اصلی مورد توجه قرار می دهند، کدام است؟ از جمله موضوعاتی كه مورد توجه این گروه قرار گرفته است بزرگ‌كردن اختلافات در كشور است. برای آنها مهم نیست كه این اختلافات، اختلافات بین دستگاه‌های اجرایی باشد یا اختلافات بین قوای سه گانه یااختلاف بین شخصیت‌های سیاسی ارزشمند ولایی باشد، آنها احساسشان این است كه از هر جا صدمه‌ای وارد شود توفیقی به دست آورده‌اند. لذا تلاش حساب شده و سازمان یافته‌ای در راستای تخریب به معنای واقعی و دقیق كلمه به وجود آمده است. به دلیل آن در آستانه انتخابات مجلس نهم قرار داریم این حساسیت‌ها بیشتر شده و گام جدی برداشته شده است برای روی كار آوردن كسانی كه در جریان مجلس ششم كارنامه خوبی از خودشان به جامعه ارائه نكرده‌اند. ما در مجالس هفتم و هشتم شاهد بودیم گام‌های مناسبی در جهت توسعه عدالت در كشور توسعه عمران، اصلاح قوانین و جایگزینی قوانین روزآمد به جای قوانین گذشته، حركت در جهت سالم‌سازی بخش‌های مختلف جامعه، ایجاد حساسیت‌های مناسب و اولویت‌گذاری‌های مناسب برداشته شده است.
اما در آن دوره شاهد تنش‌های بی‌حاصل، درگیری‌ها و تشنج‌های بی‌خاصیت در سطح قوه مقننه و حتی قوه مجریه بودیم و همان جریان الان به دنبال تخریب چهره جریانی است كه برای خدمت در كشور به صورت بی‌شائبه‌ای وارد شده است و تلاش می‌كند كه آثار مثبت اجتماعی را در كشور به جای بگذارد.
پرداختن به موضوعات فرعی و قرار دادن آن‌ به جای موضوعات اصلی با چه هدفی از سوی جریان‌های مخالف گفتمان انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد؟
اختلاس موضوع بسیار مهمی است و این را هم نظام جمهوری اسلامی ایران كشف كرده است و دستگاه‌های اجرایی قضایی و مقننه به صورت جدی به دنبال جبران هر آن‌چیزی است كه به بیت‌المال آسیب‌زده است. اما جریان مقابل به جای پرداختن به این موضوع سعی می‌كند به اعتماد عمومی صدمه وارد كند. این جریانات به جای پیگیری متخلفان و برخورد با آنها كه درست و بحق است، به دنبال بی‌اعتبار نشان دادن نهادهای قانونی در كشور و آسیب‌رساندن به سلامت و كارآمدی نظام هستند. كسانی بوده‌اند با استفاده از عناصر خود به دستگاه‌های مختلف وارد شده‌‌اند و سوءاستفاده‌هایی را شروع كرده‌اند. جمع‌بندی نهایی كه در مجلس تقریباً روشن شد و آشكار شد این بود كه از مجموع ۳ هزار میلیارد بخشی از آن به بیت‌المال بازگردانده شده و حدود هزار و هفت میلیارد در شرف بازگرداندن است و اموال كسانی كه باید آن را برگردانند حدود ۴۵۰۰ میلیارد تومان است. یعنی آنچه در اختیار قوه قضائیه است برای استیفای حقوق ملت حدود سه برابر آن چیزی ا‌ست كه ما مطالبه داریم. البته ممكن است به جز آن چیزی كه آسیب وارد شده لازم باشد كه جرائمی هم از نظر مالی و غیر مالی به متخلفان صورت بگیرد. نظام جمهوری اسلامی ایران این افتخار را دارد كه هرگونه فسادی را اعم از كوچك و بزرگ به جای لاپوشانی و مخفی‌كاری پس بزند و با عاملان و همكاران این جریان برخورد جدی به عمل بیاورد. این پرونده در عین آنكه جنبه‌های منفی دارد ابعاد دیگری دارد مبنی بر اینكه نظام جمهوری اسلامی ایران هرگونه انحراف و انعطاف و فسادی را پس می‌زند و با آن برخورد می‌كند. اما در جریان‌سازی‌های سیاسی تلاش جدی بر این قرار گرفته است كه همین موضوع خمیر مایه بی‌اعتمادی شود و آن را وسیله می‌كنند برای ناكارآمدی نظام. در موضوع دریاچه ارومیه هم وضع به همین شكل است. علت اصلی خشك شدن به خشكسالی برمی‌گردد اما برخی نشریات سعی كرده‌اند كه باز هم آن را به ناكارآمدی نظام نسبت دهند و نشان دهند كه مسئولان مملكتی قدرت و توان آن را ندارند كه مشكلات این چنینی را حل كنند و در راستای آن نارضایتی عمومی را گسترش دهند. نهایتاً‌ آنچه در مورد دریاچه ارومیه اتفاق می‌افتد گامی است برای امكانپذیر ساختن و برگرداندن قابلیت این پدیده طبیعی در كشور. بنابراین موضوع، موضوع مهمی است.
پس می‌توان گفت كه مخالفان نظام موضوع اختلاس و دریاچه ارومیه را ابزاری برای ناكارآمد نشان دادن نظام كرده‌اند؟
بله همین‌طور است. ما شاهد ترویج برخی مطالب غیرواقعی در كشور هستیم. شاهد هستیم كه این موضوع بیش از حد بزرگنمایی می‌شود كه از جمله آن شاهد مقایسه این دریاچه‌ با دریاچه‌ای از كشورهای همسایه هستیم كه تفاوت‌های مبنایی فراوانی دارند. مثلاً ‌از نظر عمق قابل قیاس نیستند، عامل خشك شدن دریاچه ارومیه را خشكسالی و كم عمق بودن آن نمی‌دانند بلكه دلیل آن را عدم توان مسئولان مربوط و نمایندگان مجلس و همچنین ناتوان بودن مسئولان از وضع كردن راهكارهایی كه باعث بهبود وضعیت شود می‌دانند. موضوع دریاچه ارومیه به صورت كارشناسی موضوع مهمی است و باید همه ابعاد آن دیده شود اما اینكه این موضوع را ابزاری كنیم علیه نظام را نباید ساده ببینیم. در حال حاضر شاهد آن هستیم كه مبارزه با فساد ابزاری می‌شود علیه نظام، احیای یك پدیده طبیعی تبدیل می‌شود به موضوعی برای تبلیغ علیه نظام، كار كارشناسی مسئولان برای حل شدن مشكلات هم تبدیل به فضایی می‌شود برای بی‌اعتمادی علیه نظام. به یقین در بین این افراد با چنین رویكردهایی نیت‌های خیرخواهانه‌ای وجود ندارد.
تاكتیك‌هایی كه امروز از جریان‌های داخلی مخالف انقلاب اسلامی برای ورود به عرصه انتخابات می‌بینیم مسبوق به سابقه بوده است؟
بله، در زمانی كه مجلس پنجم روزهای پایانی خود را سپری می‌كرد ما شاهد رویكرد مشابهی از سوی این جریان بودیم و برای تسخیر مجلس ششم كه یكی از تحلیلگران آن، آن را خاكریزی نام گذاشت كه یكی پس از دیگری باید در اختیار گرفته شوند، تلاشی با همین شكل را شاهد بودیم.
بی‌اعتبار كردن مجلس پنجم و زیرسؤال بردن فعالیت‌های آن از طریق رسانه‌ها و القای آن به جامعه به صورت دقیق و گسترده مورد توجه قرار گرفت. كارهای زیادی هم برای این منظور صورت گرفت، برخی نقاط ضعف واقعی را به طور طبیعی توسعه می‌دادند و تلاش زیادی در این جهت صورت گرفت برای آنكه به مردم گفته شود مجلس پنجم مجلس ناكارآمدی است.(من به این موضوع نمی‌خواهم بپردازم كه موفقیت‌های مجلس پنجم چه بود یا نه).
البته تفاوتی بین اتخاذ تاكتیك مورد نظر از سوی جریان مخالف با امروز وجود دارد و آن اینكه در آن مقطع جریان اصلاح‌طلب قوه مجریه را در دست داشت و ابزاری مانند نفوذ دادن برخی افراد؛ دخالت و اعمال نفوذ هم وجود داشت و پول‌های كلانی هم هزینه می‌كردند و در نهایت موفق شدند صندلی‌های قابل توجهی از كرسی‌های مجلس ششم را در اختیار بگیرند. همان فرآیند به صورت مشابه در حال تكرار است اما در ابعاد دیگری و با تلاش‌های دیگری و اگر مردم عزیز ما با دقت و تدبیر موضوعات را پیگیری نكنند ممكن است توفیقاتی هم برای آنها به وجود بیاید. بهترین و شایسته‌ترین راه برای خنثی كردن چنین تاكتیك‌ها و نیرنگ‌هایی تدبر و اصلی فرعی كردن موضوعات است.
می‌توان نتیجه گرفت كه بی‌اعتماد كردن مردم نسبت به مسئولان و نظام یكی از مهم‌ترین تاكتیك‌های اردوگاه فتنه برای ورود به عرصه انتخابات و درنهایت جلب آرای مردمی باشد؟
بله، در جریان انتخابات سال ۸۸ اتفاق خاصی در كشور رخ داد و دشمنان جمهوری اسلامی ایران كه در داخل و خارج فكر می‌كردند نظام در مسیری قرار گرفته است كه شاهد بی‌اعتمادی مردم نسبت به آن خواهیم بود، به یكباره شاهد استقبال مردم نسبت به انتخابات شدند و اكثریت قریب به اتفاقی كه به هر چهار كاندیدای آن روز رأی دادند در واقع به نظام رأی دادند زیرا بحث‌هایی كه پس از انتخابات مطرح شد قبل از انتخابات مطلقاً مطرح نبود. قبل از برگزاری انتخابات هر چهار كاندیدا مسابقه می‌دانند برای آنكه بگویند ما بهتر از دیگران قانون اساسی را می‌فهمیم و حاضریم به آن صورت كامل به آن عمل كنیم. رقابت در آن بود كه كدامیك از این افراد الزام بیشتری به حضرت امام (ره) و راه ایشان دارند و این از تمام فعالیت‌های آن روز مشخص بود. تبلیغات عمدتاً روی این شاخصه‌ها و اصول پایه‌گذاری شده بود.
این اقبال و اعتماد مردم باعث شد كه دشمنان جمهوری اسلامی ایران به شدت نگران شوند و احساس كنند از هر طریقی كه لازم است باید اعتماد شكسته شود لذا رهبری كه همواره مدبرانه و هوشمندانه عمل كردند در این مقطع هم راه اصلی و شایسته را نشان دادند. به هر روی دستاورد اصلی انتخابات سال ۸۸ كه همان اعتماد و اطمینان مردم به نظام است باید حفظ شود البته مسئولان در بخش‌های مختلف برای رسیدن به این هدف باید ایفای نقش كنند و از هرگونه اقدامی كه به این اعتماد صدمه بزند به شدت اجتناب كنند.
اختلاف‌افكنی و ایجاد شكاف در بین جریان اصولگرایی باهدف نرسیدن این جریان به لیستی واحد برای انتخابات مجلس آتی چه قسمتی از برنامه و اهداف آنان را به خود اختصاص داده است؟
تحلیل بنده این است كه از این موضوع تقریباً ناامید هستند. هدف اصلی كه آنها تعقیب می‌كنند توسعه و توصیه بی‌اعتمادی است كه این فراگیر كردن بی‌اعتمادی می‌تواند به كاهش مشاركت مردم در انتخابات و سایر اتفاقات مشابه منجر شود كه دستاوردهای انتخابات ۸۸ را تحت تأثیر قرار دهد. آنها خیلی امیدوار برای كسب كرسی‌های مجلس نهم نیستند چون رویكردی را در جامعه نمی‌بینیم و آنها هم قاعدتاً تخمین خودشان این نیست كه بتوانند اقبال عمومی را به سمت خودشان جلب كنند بلكه تلاش اصلی آنها بر این است كه مردم هرچه كمتر در انتخابات شركت كنند و ترجیحاً به كسانی رأی دهند كه مورد علاقه آنها هستند و این بی‌اعتمادی به صورت امواجی استمرار پیدا كند تا اثر روحی و روانی انتخابات سال ۸۸ را تا میزانی كه می‌توانند باز‌آفرینی كنند.
جریان‌های مخالف اصولگرایی، اختلاف سلیقه‌های سطحی و روبنایی شخصیت‌های اصولگرایی و گروه‌های آن را و همچنین عدم شركت جبهه پایداری در نشست‌های مجموعه ۸+۷ را دستاویزی برای اختلاف‌افكنی در این جریان قرار داده و سعی در القای آن به جامعه دارند.
دو موضوع را عرض می‌كنم. اول آنكه جبهه پایداری برای حاضر شدن در جلسات و یكی شدن نظرات و حل شدن اختلافات ابراز علاقه كرده است و می‌خواهد در این همگرایی نقش ایفا كند و از این موضوع اجتناب‌ نكرده است. منتها بنده معتقدم رویكرد عمده اصولگرایان در كل كشور رویكردی است كه باید حتماً توسط جریان هماهنگ كننده مور توجه قرار بگیرد و در این راستا جبهه پایداری خود را یكی از نمادهای حضور گسترده مردم در حمایت از آقای دكتر احمدی‌نژاد در سال ۸۸ می‌داند و معتقد است كه باید به این اصول و مواضع احترام بیشتری گذاشته شود. موضوع دوم به مخالفان اصولگرا برمی‌گردد. كاملاً درست اشاره كردید یكی از تاكتیك‌های آنها دراین مسیر تأثیرگذاری بر تشدید اختلافات است لذا بیش از واقعیتی كه وجود دارد آنها سعی می‌كنند موضوع را بزرگ جلوه دهند و صورت مسئله این نیست كه بین جریان اصولگرا اختلافات حادی وجود دارد. جریان اصولگرا هم در مجلس هفتم و هشتم نشان داد كه در عین وحدت بر اصول تكثر و تنوع را به رسمیت می‌شناسد و این تكثر و تنوع را در قالب فراكسیون‌های مختلف در مجلس نشان داد كه ما در هر دو مجلس اخیر این را داشتیم اما در عین حال در اصول همه این فراكسیون‌ها متفق‌القول و متحد بودند. مشابه همین در كل كشور وجود دارد و این به صورت موضوعی مستقل قابل مطالعه است. جریان اصلاح‌طلب به دنبال بزرگ كردن اختلافات و القای آن به جامعه هستند و در پی آن هستند كه نشان دهند این اختلافات، لاینحل هستند در حالی كه چنین نیست.
چرا جریان فتنه و انحرافی بیشترین بار حمله‌ها و هجمه‌های خود را به سمت جبهه پایداری انقلاب اسلامی می‌برند؟
جبهه پایداری صرفنظر از اینكه ممكن است در درون آن هم برخی تمایل ناصحیح وجود داشته باشد اما در سطح كلان خود جریانی است كه بر همان اصولی كه جریان اصولگرا بر آن پافشاری كرده و باز تعریفی كه از اصولگرایی كرده است و با مفاهیم مشابه در كشورهای غربی كاملاً متفاوت است (كه باید به این نكته هم توجه كرد) جبهه پایداری خود را ملتزم به همه آنها می‌داند. به عبارت دقیق‌تر جبهه پایداری معتقد است جریان اصولگرای موجود در كشور را با جریان راست مطرح و سنتی نباید اشتباه گرفت. آن جریان جریانی است با بدنه اجتماعی كاملاً محدود اما جبهه اصولگرایی جبهه‌ای است كه بیش از ۲۴ میلیون حامی در سطح كشور دارد. كسانی كه در گروه‌هایی مثل ۸+۷ حضور دارند باید به این مسئله حتماً دقت كنند.
با توجه به رایزنی‌ها و تعاملاتی كه بین جبهه پایداری وگروه ۸+۷ در حال انجام است، شما همگرایی را در دل اصولگرایان تا چه حد محتمل می‌دانید؟
این وحدت در واقع در بدنه اجتماعی اصولگرایی وجود دارد و بحث‌هایی مانند آنچه نزد برخی صاحبنظران كه خودشان جزئی از این بدنه اجتماعی هستند، وجود دارد، طبیعتاً تأثیر تعیین‌كننده در جریان اصولگرا نخواهد گذاشت. در این موضوع توجه به چند نكته ضروری است یكی اینكه این بحث‌ها عمدتاً در تهران است و مربوط به لیست تهران است و در سطح استان‌ها از این قبیل موضوع‌ها وجود ندارد و جنس آنها از جنس دیگری است و بحث آنها بیشتر بحث‌های محلی و موضوع عملكردهاست و مقبولیت‌هایی است كه برخی در طول مدت مسئولیت خودشان توانسته‌اند آن را تقویت كنند. گاهی در یك شهر اغلب كاندیدا از جناح مطرح اصولگرا هستند و متعهد به اصولگرایی هستند و به هر ترتیب اینگونه بحث‌ها بیشتر عمدتاً مربوط به تهران و مركز هستند. پیش‌بینی‌ ما این است كه حتی در این موضوع هم جریان اصولگرا به وحدت خواهند رسید و اگر هم به صورت شكلی به جمع‌بندی نرسیدند بدنه اجتماعی چنین رویكردی را جواب خواهد داد همانطور كه در جریان مجلس هفتم اتفاق افتاد. در جریان مجلس هفتم رأس و مرجعی به آن معنا كه امروز می‌بینیم وجود نداشت، اگر یك نوع همگرایی در مجمع نیروهای اصولگرا در سطح شهر تهران به وجود آمد و لیستی كه مورد وفاق همگان بود در تهران رأی آورد.
برخی اعتقاد دارند تفاخر اصولگرا به پیروزی‌‌های گذشته و كارهای صورت گرفته از سوی این جریان می‌تواند از نقاط آسیب‌پذیر این گروه باشد، راهكار به دام نیفتادن در این دام و استمرار موفقیت‌ها و كسب آرای مردمی كدام است؟
جریان اصولگرا در مجلس آینده به دنبال این خواهد بود كه وابستگی اقتصاد به نفت را به حداقل برسانند، اصلاحات اقتصادی را به طور جدی تعقیب كنند و مدیریت‌ها را در كشور اصلاح‌ كنند، در حوزه فرهنگ، گام‌های واقع‌بینانه و عملی بردارند و فرهنگ كشور را از مظلومیتی كه در آن گرفتار آمده خارج كنند و مدیریت‌ها را در كشور اصلاح كنند، اینها نمونه‌هایی است از ایده‌ها و برنامه‌هایی كه جریان اصولگرا باید برای انتخابات آتی برنامه‌ریزی كنند. ما باید برای این كار اختلافات سطحی و بی‌اساس را كنار بگذاریم و روی اشتراكات پافشاری كنیم.
گذشته چراغ خوبی است برای پیدا كردن راه آینده. در دو دوره اخیر ما پیشینه قابل قبولی داریم، مثلاً حركت به سمت نظام هماهنگ پرداخت و اصلاح روش‌های گزینش در دستگاه‌های دولتی، كاستن اعمال سلایق و پارتی بازی، حاكم كردن اصول و مقررات در قانون خدمات كشوری و ایجاد وحدت رویه در نظام‌های دستگاه‌های مختلف، تلاش برای توزیع عادلانه خدمات در كشور صورت گرفت (نگاه خاصی به اقشار محروم صورت پذیرفت). برنامه‌ریزی برای آینده كه در برنامه پنجم پی‌ریزی شده است و آن توسعه خدمات درمانی به تمامی كسانی كه فاقد دفترچه خدمات درمانی در سطح كشور هستند. توسعه عمرانی و همه جانبه كشور هدف دو دوره اخیر بوده است كه می‌توان با بررسی عملكرد و كارهای صورت گرفته به خوبی نمایان كرد. یكی از كارهایی كه در چند سال اخیر و به واسطه روی كار آمدن جریان اصولگرا محقق شد و دولت‌های گذشته عاجز از اجرای آن بودند هدفمندسازی یارانه بود و كارشناسان خارجی و مؤسسات برجسته غربی این حركت را تحسین كردند. صندوق بین‌المللی پول هدفمندسازی یارانه‌ها را به عنوان یك مرجع عالی و معتبر به كشورهایی كه این روش را اجرا نكردند توصیه كرد. در این دوره بود كه كشورهای اسلامی اعتماد قابل قبولی نسبت به كشور ما داشته باشند و كشورهای غیر اسلامی مانند كشورهای امریكای لاتین همگرایی بسیار قوی نسبت به ما نشان دادند. به هر حال در حوزه‌های متنوع مانند سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد، فرهنگ و حوزه‌های مختلف اجتماعی فعالیت‌های قابل قبولی از سوی جریان اصولگرا صورت گرفته است و برای آینده هم باید برنامه ارائه داد. صرف اینكه بگویم دشمن یا مخالف ما در حوزه سیاسی چه ضعف‌هایی دارد كافی نیست. باید افكار عمومی هم در جریان گذشته قرار بگیرند و هم باید برای آینده بدانند که دنبال شانتاژهای سیاسی نیستیم بلكه به دنبال حل مسائل اساسی كشوریم.

  • اشتراک گذاری
guest
guest
0 دیدگاه‌ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

نظرسنجی

نظرتان در ارتباط با کارآمدی مجلس یازدهم چیست؟

مطالب مشابه

  • حمایت از تولید ملی
  • مقایسه، قیاس مع الفارق است
  • گزارش مصوبات درآمدی بودجه 94 (دوم اسفند ماه 93 )
  • لحاظ نوسانات ارز در تسهیلات ارزی
  • انتخابات شوراها

ارتباط با ما و ارسال درخواست

برای ارتباط با ما فرم زیر را پرکرده و گزینه ارسال را بزنید
  • انواع فایل های مجاز : (word, jpg, pdf)حداکثر20مگابایت.
گفتگو با روزنامه جوان - دکتر محمد حسین فرهنگی

دکتر محمد حسین فرهنگی نمـاینده مـردم شریف تـبریز، آذرشـهر و اسـکو و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس

ارتباطات

  • آدرس دفتر: تبریز، خیابان شمس تبریزی، ایستگاه شکلی، دارایی 3، پلاک 196
  • 04132361712
  • 04132345363

سایت

  • رادیو فرهنگ(مذاکرات مجلس)
  • خبرگزاری صداوسیما
  • باشگاه خبرنگاران جوان
  • پیش خوان مطبوعات

پیوند‌ها

  • امام خمینی (ره)
  • مقام معظم رهبری
  • مجلس شورای اسلامی
  • خبرگزاری خانه ملت

© ۱۳۹۹ پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر دکتر محمد حسین فرهنگی