انتخابات آینده و مسائل مختلف کشور در گفتگوی ابتدای سال 94
یک عضو هیئت رئیسه مجلس معتقد است: همه جریانهای سیاسی به طور گسترده در انتخابات آینده مجلس فعال خواهند شد و فعالیت گسترده آنها مسلماً بازتابهایی را در حوزه تاثیرگذاری بر نحوه اداره کشور خواهد داشتو حرکت خدمتمحوری که در سه دوره مجلس اخیر وجود داشته تا حدود زیادی از نحوه گرایش افکار عمومی در دوره بعدی متاثر خواهد شدکه اگر بتوان این زمینه را به سمت و سویی هدایت کرد که مردم با شناخت کامل و اطلاع از واقعیتها در صحنه حاضر شوند، مسلماً خروجی اراده عمومی به نفع کشور و ملت خواهد بود.
محمدحسین فرهنگی در گفت وگوی مشروح با خبرگزاری خانه ملت، ضمن اشاره به مهمترین اتفاقات سیاسی داخلی و بین المللی سال 93، در مورد رویکرد مجلس به مذاکرات هسته ای و تیم مذاکره کننده،وضعیت جریانهای سیاسی و جهت حرکت و خواست این جریانها در سال آینده،جایگاه اصولگرایان در انتخابات سال آینده مجلس و ترکیب مجلس آتی،رابطه مجلس و دولت تدبیر و امید نکات و توضیحات خواندنی را ارائه کرد.
فرهنگی نماینده مردم تبریز،آذرشهر و اسکو در مجلس نهم، در این گفت وگو در مورد زندگی شخصی و تعداد فرزندانش و موضوعاتی مشابه آن مطالبی ارائه کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست. در ذیل مشروح کامل گفت وگوی خانه ملت با فرهنگی در نوروز سال 1394،در مورد ابعاد سیاسی،اقتصادی و اجتماعی سالی که گذشت و توصیه هایی برای سال جدید را می خوانید.
در ابتدا بفرمائید به نظر شما اتفاقات سیاسی مهم سال 93 ،چه بوده است؟
سال 93 از جهات مختلف سال مهمی بود، یکی از این ابعاد، حساسیت در مورد حوزه خارجی، یعنی بحث مذاکرات هستهای و تحولات منطقه بود، چرا که شاهد حوادث مختلف و مهمی از جمله موضوع مذاکره جمهوری اسلامی با غرب بود تحت عنوان 1+5 بودیم. طرف مقابل در آغاز این مذاکرات تظاهر به حل مشکل کردند اما در عمل اتفاقاتی رخ داد که بیانگر عدم حسن نیت آنها بوده و آثار گستردهای را به دنبال داشت.
در واقع افکار عمومی و مردم حداقل در بخشهایی که از جزئیات گذشته اطلاعات دقیقی نداشتند، کاملا متوجه شدند که طرف مقابل است که آماده هیچگونه همراهی و هماهنگی نیست و در حال حاضر هم در لحظات حساس آن قرار داریم و در روزهای پایانی سال 93، منتظر تحولات طرف مقابل بودیم.
پذیرش قاطع کشورهای منطقه نسبت به جمهوری اسلامی و دغدغه اقتصادی مردم،اهم رویدادهای سال 93
اینکه گفته شود ما باید حتی فعالیتهای صلحآمیز هستهای را تعطیل کنیم، یا علاوه بر آن توان دفاعی خودمان را هم کاهش دهیم و یا تحریمها برای مدتهای طولانی مانند 10 سال و کمتر و بیشتر باقی بماند، همه نشانههای روشنی بر عدم صداقت طرف مقابل و تمایل آنها به آسیب رساندن به ملت، کشور و منافع ملی ما است.
همه مردم سراسر جهان از جمله ملت ایران، در حال ارزیابی صحنه هستند که چه اتفاقی قرار است رخ دهد و در صورتی که اراده جدی بر تحولات مثبت وجود داشته باشد، مسلماً از طرف جمهوری اسلامی ایران تمام انعطافهایی که گاهی خارج از ضرورت هم بود رخ داده و باید منتظر عواقب و نتایج آن باشیم.
در حوزه خارجی ما حادثه دیگری هم در منطقه داشتیم که مخالفان ما هم مرتب بر آن تصریح و تاکید دارند و آن پذیرش قابل توجهی بود که در کشورهایی مثل عراق، سوریه، یمن و بحرین نسبت به جمهوری اسلامی ایران بهوجود آمد و گروههای بسیار زیادی از مردم ترکیه و مردم بسیاری از کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه و حتی بعضی از کشورهای آفریقایی گرایش فوقالعاده برجسته، چشمگیر و گستردهای را نسبت به مواضع جمهوری اسلامی داشتند که این تحولات نیز آثار خود را در مسائل مختلف از جمله مذاکرات هستهای نشان خواهد داد.ررر
بقیه را در ادامه مظلب بخوانید
اما از نکات و اتفاقات قابل توجه دیگر سال 93 که به حوزه داخلی کشور مربوط می شود دغدغه اقتصادی مردم است.به طوریکه در حوزه اقتصادی، رکود در بازار حاکم بوده هر چند دولت در مورد کنترل تورم قدمهای قابل توجهی را برداشت اما موفق به مهار کامل آن نشد.
در حوزه تقنین مجلس برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در دو زمینه ورود داشت. یکی از آنها الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت در سال 93 بود که گام موثری به شمار میرود و بسیاری از احکامی که ما سالانه در بودجه به طور ناقص تصویب میکردیم، تقریبا به طور کامل در این طرح که بعد از لایحه مربوطه در مجلس بررسی شد، پیشبینی گردید.
لایحه دوم، لایحه خروج از رکود باعنوان لایحه رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور بود که با دقت بررسی شد.در صورت تصویب نهایی لایحه مذکور از سوی شورای نگهبان، مسلماً در این زمینه هم شاهد تحولات قابل توجهی خواهیم بود.
بعد از این مجلس بررسی لایحه بودجه سال 93 را آغاز کرد و در این خصوص هم تصمیمات مهمی گرفته شد. از جمله؛ توجه اختصاصی به شرایط فرهنگیان کشور بود که زمینه را برای حل بعضی از مشکلات آموزش و پرورش فراهم خواهد کرد. در کنار آن تداوم روشهای قبلی در حوزه سلامت و کمک به موضوعات مختلف عمرانی از طرق بودجهای و غیربودجهای و حرکت به سمت حمایت از تولید مورد تاکید قرار گرفت که امیدواریم این اتفاقات با اجرای صحیح در دولت شکل عملی به خود گیرد.
آیا شما ادعای دولت مبنی بر خروج کامل از رکود را می پذیرید؟
درخصوص رکود و این ادعایی که مطرح است و گفته میشود به صورت کامل از رکود خارج شدهایم را باید از سرمایهگذاران و فعالان بخش خصوصی سوال کرد،این واقعیت را باید در شهرکهای صنعتی مطالعه کرد،طبیعتاً وقتی صنایع ما با کمتر از یکسوم ظرفیت کار میکنند، این موضوع شاخص روشنی برای حاکم بودن رکود در بخشهای قابل توجهی از صنعت کشورمان است.
رویکرد کلی مجلس در مورد مذاکرات هسته ای و گروه مذاکرهکننده چیست؟
اکثریت نمایندگان به طور قاطع از سیاستهای دولت در زمینه مذاکرات هسته ای حمایت کردند و در نطقها، مصاحبهها و در جلسات سعی کردند از تیم مذاکرهکننده کشورمان حمایت و دفاع کنند.
اقدام تقنینی مجلس در راستای حمایت از تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان،رأی به یک فوریت طرحی بود که در آن ضمن حمایت از تیم مذاکرهکننده و حمایت از مواضع بهحق جمهوری اسلامی ایران، دولت را مکلف کردند تا در یک بازه زمانی مشخص تکلیف مذاکرات را روشن کند. در صورتی که طرف مقابل هیچ تمایلی برای به نتیجه رساندن مذاکرات ندارد، فعالیتهای هستهای را به حالت گذشته برگرداند و اقداماتی را که در چارچوب معاهدات NPTاست به ویژه در بعد مجوزی که این معاهده برای فعالیتهای گسترده غیرتسلیحاتی داده است را دوباره فعال کند و به سمت استفاده و بهرهبرداری بیشتر ببرد. که اکثریت قاطع مجلس قریب به اتفاق به این فوریت رأی دادند و طرح در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بررسی می شود و در صورت تداوم رفتارهای خصمانه طبیعتاً به تصویب کمیسیون مذکور و مجلس خواهد رسید.
وضعیت جریانهای سیاسی و جهت حرکت و خواست این جریانها در سال آینده را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر میرسد همه جریانهای سیاسی به طور گسترده در انتخابات آینده مجلس فعال خواهند شد و فعالیت گسترده آنها هم مسلماً بازتابهایی را در حوزه تاثیرگذاری بر نحوه اداره کشور خواهد داشت. حرکت خدمتمحوری که در سه دوره مجلس اخیر وجود داشته تا حدود زیادی از نحوه گرایش افکار عمومی در دوره بعدی متاثر خواهد شد و اگر بتوان این زمینه را به سمت و سویی هدایت کرد که مردم با شناخت کامل و اطلاع از واقعیتها در صحنه حاضر شوند، مسلماً خروجی اراده عمومی به نفع کشور و ملت خواهد بود.
افکارعمومی به خاطرات نامطلوب دوره مجلس ششم گرایش نخواهند داشت
خاطرات نامطلوبی از دوره مجلس ششم در افکار عمومی وجود دارد و طبیعتاً جامعه و افکار عمومی به آن سمت گرایش نخواهند داشت. اما به نظر میرسد از چهرههای معتدل اصلاحطلب و اصولگرا،حمایت قابل توجهی خواهد شد.
حوادث یکسال آینده تا زمان انتخابات هم در جابجایی بخشهایی از این اراده بیتاثیر نیست.
ترکیب مجلس آینده را چطور پیشبینی میکنید؟
این موضوع خیلی قابل پیشبینی نیست ولی ما فکر میکنیم باز هم اکثریت با اصولگرایان خواهد بود.
آیا وحدت و ائتلاف مورد نظر اصولگرایان برای انتخابات آتی محقق شده است؟
انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری تفاوت دارد، انتخابات ریاست جمهوری یک حرکت ملی است که در شرایط خاصی امواج تاثیرگذار در افکار عمومی جابجاییهایی را باعث میشود، اما انتخابات مجلس، استانی و منطقهای است و طبیعتاً هر شهرستان معادلات خاص خود را دارد و نمیشود به صورت کلان فرمول واحدی را برای کل کشور ارائه کرد.
جریان اصولگرا هم از مدتها پیش و بعد از انتخابات ریاست جمهوری به دنبال بازسازی مکانیزمهای وحدت است و امیدواریم این سازوکارها به زودی تحقق پیدا کند.
رابطه دولت و مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت و مجلس در جایگاه قانونی خودشان حرکت میکنند، در قانون اساسی و قوانین عادی، قوا با هم متخاصم نیستند و نباید در مقابل هم قرار بگیرند البته این به معنای این نیست که تعامل به معنای وابستگی یکی به دیگری، دنبالهروی کورکورانه و تبعیت بیمبنا و منطق باشد و مجلس با حضوراکثریت نمایندگان درهر تصمیم و هر رأیگیری اراده خود را دارد.
دولت هم در چارچوب قوه مجریه، در مواردی که احساس میکند باید مواضع متفاوتی بگیرد، اقدام میکند. هیچکدام اشکالی ندارند و لازمه دموکراسی و مردمسالاری هم همین است. لذا توصیه ما برای آینده به دولت و مجلس و سایر دستاندرکاران حوزههای مرتبط این است که در رفتارهای خود و اقداماتی که انجام میدهند مبنا را قانون و عملکرد قانونی قرار دهند.
انتقادهایی وجود دارد منبی بر اینکه در این دوره مجلس، استیضاح وزرا و نقد به مدیران اجرایی در تذکرات کتبی و شفاهی نمایندگان خیلی مشاهده میشود. در این خصوص چه نظری دارید؟
جایگاه نظارتی مجلس اقتضا میکند که از اهرمهایی مثل سوال و تذکر استفاده شود و اینگونه نیست که در حال حاضر این ابزارها بیشتر از گذشته به کار گرفته می شود،بلکه این روند مشابه گذشته است و در برخی مقاطع کمتر و برخی مقاطع بیشتر بوده است. به طور میانگین مجلس همواره در تذکرات و سوالها فعال بوده و هست.
به نظر شما همراهی دولت و مجلس چه آثاری را به دنبال دارد؟
طبیعتاً قوایی که در کنار هم باشند تا قوایی که با هم در حال درگیری هستند،موفق ترند. در تعامل آثار بسیاری نهفته است و معتقدم مجلس تعامل خوبی با دولت دارد. گاهی انتظارات طرفین بالا بوده، که طبیعتاً این حد انتظارات قابل تحقق نیست. هر آنچه که قابل تحقق است دارد انجام میگیرد و طبیعتاً مجلس تابع هم مجلس مناسبی برای اداره کشور نیست. منظورم از تابع، دولت ساخته و دارای طاعت کورکورانه است که طبیعتاً چنین مجلسی هم به درد کشور نمیخورد.
به نظر میرسد مجلس در تصویب لایحه بودجه 94 با دولت همراهی خوبی داشت، تا چه حد بودجه 94 را عملیاتی میدانید؟ وضعیت حوزه عمرانی در سال آینده را چطور پیشبینی میکنید؟
همانطور که فرمودید به نحو مناسبی در تعامل دولت و مجلس لایحه بودجه 94 نهایی شد. ضمن آنکه مجلس ارادههای خود را هم اعمال کرد، اما شاکله کلی بودجه همانی است که از سوی دولت رسیده بود و اتفاقاً در بسیاری از تغییراتی هم که در مجلس اتفاق افتاد، دولت به شدت حمایت کرد و با پیشنهاد حذف آن موارد شدیدا مخالفت کرد.
تنها موردی که همه زورشان به آن میرسد بودجه عمرانی است
در حوزه عمرانی مسلماً مشکلات بسیاری خواهیم داشت، چون هزینههای اجتنابناپذیر، مانند حقوق و دستمزد را نمیتوانند کاری کنند، اما تنها موردی که همه زورشان به آن میرسد بودجه عمرانی است که آبادانی و پیشرفت کشور هم در گرو تقویت این بودجه است.
بودجه 94 را تا چه اندازه با سیاستهای اقتصاد مقاومتی همسو میدانید؟
اقتصاد مقاومتی آنگونه که باید و شاید در دستور کار مسئولان اجرایی قرار ندارد
همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند اقتصاد مقاومتی آنگونه که باید و شاید در دستور کار مسئولان اجرایی قرار ندارد، چون نه بازتاب قابل توجهی در بودجه داشت و نه در آینده پیشبینی میشود که اتفاقات مهمی رخ دهد. لذا در بودجه علاوه براینکه وابستگی ما به نفت مقداری کمتر شده، از نظر افزایش درآمدهای مالیاتی و سیاستگذاریها و تدبیرهایی که اتخاذ شده،باید زمینه را برای امکان کاهش اتکا به خارج و افزایش اتکا به تولیدات داخلی فراهم کند و پیام اصلی اقتصاد مقاومتی هم همین نکته است.
مقام معظم رهبری، رئیس مجلس و سایر مسئولان اخیراً بر مردمی شدن اقتصاد بسیار تاکید دارند، رویکرد دولت را تا چه اندازه در این راستا میدانید؟
سیاستهای اجرای اصل 44 عمدتاً در همین راستا بوده و مقرر شد که این واگذاریها سرعت بیشتری بگیرد تا زمینه برای حضور گسترده بخش خصوصی در اقتصاد فراهم شود.
در حال حاضر شاهد اتفاقات مهمی در این حوزه نیستیم و صرفاً با افزایش مقداری از درآمدهای مالیاتی الزاماً به آن نتایجی که ادعا میشود نمیتوان دست یافت.
برخورد دولت با مفسدان اقتصادی را چطور ارزیابی میکنید؟
آن مقداری که مورد انتظار عموم و یا حتی رهبری معظم بود، این تلاش صورت نگرفت، در همایش اخیری که در این رابطه برگزار شد، رهبری گلایهای را از همه داشتند و اعلام کردند به جای همایش و فعالیت تبلیغاتی بیشتر کارهای اجرایی صورت گیرد که لازمه آن، اصلاح قوانین است. در ابتدای سال هم به دستگاهها اعلام شد تا نیازهای خود را اعلام کنند اما اکثراً این کار را نکردند و بعضاً هم مربوط میشود به حوزههای اجرایی صرف که مجریان برنامهریزی میکنند. البته در مورد لایحه تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و خروج از رکود مصوبات ارزشمندی را در بر دارد که در راستای اقتصاد مقاومتی و حرکت به سمت استقلال داخلی تعبیر و تفسیر میشود، اما بیشتر از آن، نیاز بود دستگاهها فعال باشند،که چنین چیزی را شاهد نبودیم و نیستیم.
مردم تبریز هرساله مناسبت سالروز 29 بهمن با مقام معظم رهبری در تهران دیدار می کنند که این کارامسال هم انجام شد و در این دیدار رهبر معظم انقلاب بر مباحث اقتصادی تاکید فرمودند. از جمله اینکه برای اقتصاد مقاومتی باید گامهای عملی برداشته شود.
اگر کشوری بخواهد سرش را بالا بگیرد و در مسائلی مثل تحریمها آسیب نبیند و در مذاکرات خارجی هم به نتیجه برسد، هم در بُعد رفاه عمومی و هم در بُعد حل مسائل بینالمللی و کاهش وابستگیها به خارج حتی در موضوعاتی مثل ارز و قیمت ارز در داخل، اقتصاد مقاومتی مستقیماً تاثیرگذار است لذا تکیه بر تولید داخل و کاهش وابستگی به خارج آثار گستردهای دارد که بعضی از این آثار مواردی است که به آن اشاره شد.
شما در مجلس هشتم هم عضو هیات رئیسه بودید؛ از وقایع تلخ و شیرین آن دوره بگویید. به نظر شما ریشه اختلافات مجلس هشتم و دولت چه بود؟
مجلس هشتم هم مانند هر دورهای، هم جنبههای مثبت و هم فراز و نشیبهایی را داشت. به طور کلی مجلسی بود مثل همه دورهها و جایگاه مجلس هم در کنار دولت، همان جایگاه قانونیاش بود. لذا من تفاوت مبنایی بین آن دوره و این دوره نمیبینم.
البته تفاوت در بعضی از رفتارها و آشکار کردن آنها و بعضا پنهان داشتن آنها وجود دارد اما در ماهیت امر هم تمایل به در اختیار گرفتن مجلس توسط دولت بالاست و هم رفتارهای ناصحیحی که دولتها میتوانند در مقابل این موارد داشته باشند، لذا باید کاملا سنجیده تحلیل کرد و واقعبینانه بررسی کرد. بعضی از صحنهها به صورت یک قطعهای از آن مقطع کاملا قابل انتقاد است و بعضی از صحنهها هم قابل دفاع و بعضا هم قابل حمایت است.
ازیکشنبه تلخ بگوئید.
ما از این یکشنبهها قبلا هم داشتیم، که مجلس به یک موضوعی ولا ناصحیح از نظر بنده، رأی داده بود و یک عده جمع شدند اسم آن روز را یکشنبه سیاه گذاشتند، در موضوع استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی هم این اتفاق رخ داد و ما در صحن مجلس شاهد رفتارهای نامناسب بودیم که آثار و عوارض منفی گستردهای را به دنبال داشت.
اگر تمایل دارید در مورد زندگی شخصی خود توضیح دهید.
زندگی هر انسانی ابعاد مختلفی دارد که با روحیات افراد، مختلف و متفاوت میشود.در جایی از نظرات و تحلیلهای استاد شهید مطهری مطالعه میکردم که ایشان در مقایسه حافظ و سعدی میگوید،حافظ بیشتر وابسته به شیراز بود اما سعدی،گشت و گذارهای زیادی را داشت ،یک روز در بغداد و روز دیگر در ری، مرو و… چهارگوشه کشورهای مختلف آن زمان و ایران پهناور آن زمان بود که مطالبی در بوستان و گلستان در این خصوص مندرج است اما مرحوم حافظ یکبار از شیراز بیرون آمد و آن هم رفت تا یزد و گفت “دلم از زندان سکندر بگرفت” و از همانجا برگشت و دیگر تا آخر عمرش هیچ جایی نرفت. از این 2 روحیه تقریباً ترکیبی از هر دو را داشتم. یعنی هم حضور در جاهای مختلف خیلی گسترده بوده،همه هم بر اساس ضرورت، یک روز به ضرورت جنگ، در زمانی به ضرورت تحصیل و در یک زمانی به ضرورت حضور در مجلس شورای اسلامی از ولایت دور بودم. لذا تنوعی را که میشود در امثال سعدی سراغ گرفت تجربه کردهام، اما در کنار آن دلبستگی خاصی که به آذربایجان و تبریز داشتم و دارم باعث شده که هیچ وقت تصمیم نگیرم که به جای دیگر منتقل شوم، لذا اگر جبهه بودم خیلی علاقه داشتم بلافاصله هر موقع کارمان آنجا تمام شد برگردم به شهرمان. تحصیل کردم و موقت آمدیم به نزدیکی محل تحصیل، و به سرعت بازگشتم. در دوره کاری قبل از مجلس هم همینطوربود.
شاید برای کسی که این مطالب را میشنود و میخواند،عجیب باشد که بشنود نمایندهای بگوید در طول بیش از 11 سال گذشته،کمتر هفتهای بوده که به شهرهای حوزه انتخابیه نرفته باشم و به مناطق مختلف و جاهایی که دعوت شده ام سرنزده باشم. معمولا اکثر افراد روزهای پنجشنبه و جمعه را به استراحت اختصاص میدهند، در حالی که اتفاقاً یکی از اوج روزهای کاری ما همین روزهاست و معمولا هر هفته به تبریز و شهرستانهای اسکو و آذرشهر میرویم.
هفتههای سرکشی به حوزه انتخابیه را هم غالباً در مناطق حوزه انتخابیه گذرانده ایم چرا که این ارتباطات باعث یک نوع اعتمادسازی در بین مردم شده است و احساس عموم نسبت به نمایندگی مجلس به طور محسوسی تغییر پیدا کرده است. یکی از آثار آن، شدت مشارکت مردم در دورههای اخیر است.به طوریکه در دوره گذشته مردم حوزه انتخابیه حضور و مشارکت 3 برابری داشتند و آرای بالایی را به نمایندگان موجود خود اختصاص دادند و بعضاً رشد 200 درصدی آرا را در مقایسه با گذشته را شاهد بودیم.
در سایر شئونات هم همیشه سعی کردهام،کارهای شخصیام را خودم انجام دهم و کمتر به دوستان و دیگران زحمت بدهم. مگر جاهایی که امکانش نبوده و مجبور باشم. به همین دلیل بعضی مردم در مراجعه به مغازه و پیگیری مسائل شخصی ام حتی در تهران از این کار تعجب میکنند. بعضی از مردم که از طریق مطبوعات و رسانههای ملی با چهره و قیافه ام آشنایی پیدا کردهاند ، گاهی بوده که اسمم را اشتباهی میگویند و آقای تبریزی خطاب قرار دادهاند. بعضاً هم سوال و پرسوجو میکنند و اگر مطلبی باشد من انتقال میدهم.
این ارتباط به نظرم ضروری است، یعنی مردم باید به نمایندگان خودشان دسترسی داشته باشند، در طول این چند سال یعنی سه دورهای که در خدمت مردم بودم کسی نمیتواند ادعا کند که اگر درخواست داشته که با بنده ملاقات کند، بیش از 10 روز این دیدار طول کشیده باشد.
اشتغالات زیادی هم که در مجلس داریم گاهی مانع میشود، اما بیشتر از 10 روز طول نکشیده است.
زندگی شخصی ما هم مثل زندگی همه مردم، یک زندگی کاملا عادی و معمولی است. بنده 3 فرزند دارم، چون زود ازدواج کردم هر سه هم ازدواج کرده اند و متاهل هستند و بعضاً صاحب فرزند هم هستند. ازدواج هر سه فرزندانم در دوره نمایندگی بنده بوده و جشن هر سه آنها کاملاً ساده و در منازل انجام شده است. 2 مورد در منزل خود ما و یک مورد هم در منزل عروس خانم. آن هم با دعوت محدود و بدون تشریفات و ریخت و پاشهای مرسوم در مجالس. این مراسمها خیلی ساده برگزار شد، بعضا هم نه فرزندان و نزدیکان، بلکه دیگران احساس میکردند یک مقداری هم شاید افراط شده است، اما به نظرم درست همین است و خانواده ما هم همین اخلاق و روحیه را دارد و به خاطر سادگی که در این مراسم ما مشاهده میشدخیلی هم خوشحال بودند.
ظبعاً هر زندگی مسائل و مشکلات خاص خود را دارد و میشود در تکتک رفتارهای خانوادگی و محلهای و منطقهای در مورد آنها صحبت کرد.
خدا را شاکرم که هیچ احساس شرمساری در مقابل خدا و مردم ندارم، البته در این که همیشه در انجام وظایف و رسیدن به نتیجه مطلوب موفق نتوده ام تردیدی نیست، اما اینکه خیانتی در امانت شده باشد و خلاف انتظار مردم رفتاری داشته باشم، از این جهت در حد وسع و توان سرافکنده نیستم.
شما عصبانی هم میشوید؟ همیشه حواستان جمع است و با آرامش خاصی به اداره صحن علنی کمک میکنید.در این رابطه توضیح دهید.
این نکته که فرمودید نظر لطف شما و خبرنگاران است. بعضاً از همکاران هم مشابه همین لطفها را دارند. نظر لطف آنهاست. واقعیت شاید از جهت تسلط به سایر موضوعات از نظر خودم اینطور نباشد. اما در مورد آرامش، بنده خودم خیلی این را احساس نمیکنم اما دیگران زیاتد گفته اند. قبل از نمایندگی هم چندین بار این جمله را به بنده فرمودهاند. در یک مقطعی یک دوره مدیریتی میگذارندیم. استادانی از تهران به تبریز میآمدند و ما هم معمولاً دانشجوی فعالی بودیم وبحث میکردیم و گاهی مبحثها جدی میشد، در یکی از جلسات ایشان همین جمله را گفتند؛که با یک آرامش خاصی هستی و قدرش را بدان.
الان که سالهاست از آن مدت میگذرد و شما الان این جمله را میفرمایید، عرض میکنم خودم چنین احساسی ندارم. در مورد این سوال که آیا عصبانی میشوید، هم باید بگویم بله، بنده مثل همه مردم عصبانی میشوم.
در مورد تحصیلات و وضعیت شغلی فرزندانتان بگویید.
دو فرزند دخترم، هر کدام تا کارشناسی ادامه تحصیل دادهاند. یکی حقوق و دیگری رشته کامپیوتر گرایش نرمافزار. پسرم هم دوره دکترا را سپری میکند. دخترانم خانهدار هستند و پسرم هم یک فعالیت شغلی همکاری دارد.
قبل از نمایندگی به چه کاری مشغول بودید.
عضو هیات علمی دانشگاه بودم و در همان دوره هم دوره دکترا را طی کردم و لذت خاصی هم از حضور در کلاس و تحصیل و تدریس میبردم.
قبل از آن هم مدتی (مدت کوتاهی البته) مسئول بسیج دانشجویی کشور شدم. قبل از آن هم مدت قابل توجهی مسئولیت بسیج استان آذربایجان شرقی را داشتم و قبلتر از آن در لشگر عاشورا مسئولیتهای مختلفی داشتم.
قبل از سپاه هم دوره دبیرستان و تحصیل بود. زمان انقلاب بنده سال سوم دبیرستان بودم و انقلاب که پیروز شد تا یکسال بعد تحصیلم ادامه داشت و دوران قبلتر هم دوران نوجوانی و کودکی است که باز هم در مساجد فعال بودم.
مهمترین طرحها و لوایح از ابتدای دولت نهم تاکنون را نام ببرید.
شاید موارد متعدد باشد، نمیشود به یک طرح و لایحه گفت مهم است و بقیه مهم نیست. چون هر کدام در حوزههایی تاثیراتی را دارند. بعضاً لایحه رفع موانع تولید در حوزه صنعت و کشاورزی و در حل مشکل صنعتگران و کشاورزان ایفای نقش خواهد کرد. بخشی دیگر مربوط به حوزه مقررات مالی دولت است. تصمیمات و سیاستگذاریهایی که در این حوزهها لازم است، مثل حوزه آب، برق، فاضلاب، انرژی، صنعت و کشاورزی، فرهنگی،علمی و آموزشی و… که طبیعتاً هر کدام از آنها کاملا قابل توجیهند. یا مثلا تصمیماتی که در مورد ثبت اسناد و طرح کاداستر گرفته شد، کاداستر یکی از اقدامات زیرساختی مهم کشور است، این طرح در این دوره مجلس به تصویب رسید و نهایی شد و این روزها باید اجرایی شود. طرح کاداستر، زمینه بسیاری از منازعات و کلاهبرداریها و فروش یک ملک به چند نفر و مفاسد دیگر را کاملا از بین میبرد که گام بسیار لازمی است، سرعت عمل آن با گذشته قابل مقایسه نیست، کسانی که از ثبت اسناد صحبت میکنند همیشه در ذهنشان یک بایگانی بسیار گسترده خاکخوره عتیقه شده را تصور میکنند که این دارد تبدیل به یک نظم مکانیزه به روز و تاثیرگذار و تعیینکننده که طبیعتاً نقش بسیار مهمی در تحولات اجرایی حقوقی و اداری کشور بهوجود خواهد آورد.
یا در زمینه امر به معروف و نهی از منکر مجلس گام مهمی را برداشت،هر چند هنوز از سوی شورای نگهبان نهایی نشده،اما بالاخره نهایی خواهد شد و یکی از اصول قانون اساسی، (اصل هشتم) که فاقد ضابطه بود و افراط و تفریطهایی صورت میگرفت و در مواردی هم که درست انجام میگرفت و از طرف مسئولان بخشهای قضایی و اجرایی حمایتهای مناسبی صورت نمیگرفت، دارد به صورت ضابطهمند و قانونمند درمیآید و بناست اجرایی شود.این قانون جلوی برخی از اقدامات ناصحیح را که به اسم امر به معروف و نهی از منکر انجام میشد میگیرد و نبود متولی برای آن رفع میشود که آثار گستردهای را به دنبال دارد.
با گذشت حدود 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به اینکه مساجد کانونهای جوشان بسیاری از فعالیتها از گذشته تا امروز بودهاند، متاسفانه مساجد فاقد حمایت در برنامهریزی، جانمایی و انواع مسائل بودهاند که این موارد با تمهیدی که در مجلس شکل گرفت و در حال نهایی شدن است، برطرف خواهد شد و این یک قدم مفید و مثبت است.
موارد گذشته را هم که ورق بزنیم، هر کدام از طرحها و لایحهها برای بخشی از مخاطبان اهمیت دارد و نمیشود گفت که یکی از آنها مهمتر از دیگری است. هر ساله ما بودجهای را مصوب کردیم که آثاری را به دنبال داشته و مشکلاتی را در کشور حل میکند. پوششهای بیمهای مختلفی شکل گرفت؛ یکی از مشکلاتی که در بیمه روستاییان و عشایر وجود داشت این بود که کشاورزانی که در شهرهای کوچک زندگی میکردند، عملاً از پوشش بیمه محروم بودند که این مشکل در همین دوره مجلس حل شد. به هر حال هر کدام از تصمیمات به طور مستقیم در جای خود قابل نقد و بررسی است.
سوالی که دوست داشتید بنده مطرح میکردم و شما به آن پاسخ میدادید، چیست؟
مثلا سوالاتی که به نظر میرسد بهتر است رسانهها پیگیر باشند و مطرح کنند، شکافتن دو مفهوم اصولگرایی و اصلاحطلبی است.چرا که افکار عمومی تعریف روشنی از این دو اصطلاح ندارند و رابطه اصطلاحاتی که البته کمتر الان مرسوم هستند مثل محافظهکار با این دو اصطلاح را خیلی نمیدانند.
در مورد این اصطلاحات بیشتر توضیح دهید.
اگر طیفی را ما در نظر بگیریم که بخشی از آنها محافظهکار باشند و بخشی اصلاحطلب و بخشی انقلابی، محافظهکاران کسانی هستند،که بر حفظ وضع موجود اصرار دارند، محافظهکاری یک اصطلاح است و بیشتر به کسانی اتلاق میشوند که به حفظ وضع موجود معتقد هستند. نقطه مقابل محافظهکاران، انقلابیها هستند، انقلابی یعنی کسی که به سرعت میخواهد تحولاتی را ایجاد کند و حتی اگر لازم باشد به خشونت و برخورد هم متوصل میشوند.
اصلاحطلبان معتقد به تحول هستند اما تحولات تدریجی و معتقد به براندازی و انقلابی کردن نیستند.
طبق تعریف، کسانی که به آنها محافظهکار و اصولگرا گفته میشود،باید کسانی باشند که وضع موجود را خیلی ترجیح میدهند اما اصولگرایی که در کشور ما جریان دارد، چنین رویکردی ندارد، اتفاقاً به انقلابی نزدیکترند تا مدافعان حفظ وضع موجود. یعنی مدام علاقمند است که نظام بانکی متحول شود، اقتصاد متحول شود، مدیریتها متحول شود، سادهزیستی جای اشرافیگری را بگیرد. این مسائل ویژگیهایی است که افکار عمومی روی اصولگراها ثبت کردهاند.
اصلاحطلبان هم که قاعدتاً باید مشیهای آرام را در پیش بگیرند، طیفی هستند که بین آنها از اصولگرایان به همان معنای اصطلاحیاش وجود دارد تا کسانی که به دنبال براندازی هستند و خشونت را توصیه میکنند و به دنبال برخورد هستند.
اصولگرایی و اصلاحطلب تعریفهای محفلی دارند
لذا آنچه که به عنوان اصولگرایی و اصلاحطلب در کشور ما وجود دارد با تعاریف آنها در علوم سیاسی و یا جامعهشناسی منطبق نیست و یک تعریفهای محملی در اینخصوص وجود دارد. در گذشتهها، حدود یک دهه پیش از آقای هاشمی رفسنجانی جملهای را نقل شد که عبارت درستی بود و همین هم درست است؛ که جریانهای سیاسی در کشور ما به جای اینکه به سیاستها، راهبردها، تاکتیکها و برنامهها استوار باشند روی محافل استوار هستند، یعنی افرادی با هم چون جمع میشوند و یک شکل شبهخویشاوندی و قرابت سلیقه پیدا میکنند، یک جریان محسوب میشوند و یک نوع درهمریختگی و پریشانی را هم میشود در مواضع آنها مشاهده کرد. یعنی در یک جمعی که به اسم اصلاحطلب شناخته میشود گاهی نظرات بسیار آرامی وجود دارد، گاهی هم نظرات بسیار تندروآنه و به اصطلاح رایج روز “خیلی افراطی” وجود دارد.
کسانی هم که به اسم اصولگرا شناخته میشوند کمابیش از این مشکل رنج میبرند و بین آنها هم کسانی هستند که بیشتر به منطق، دانش و تحلیلهای علمی تاکید میکنند و برخی هم عمدتاً روی آرمانها و سبک عدم تحمل مسائل را تعقیب میکنند.
لذا اگر بخواهیم بین این آشفتهبازار و ایدههای مختلف مسیر صحیح را دنبال کنیم باید به آن تعاریفی که مقام معظم رهبری در سال 85 از اصولگرایی ارائه کردند، برگردیم.
ایشان در آن مقطع 2 سخنرانی داشتند، یکی در کرمان و دیگری در جمع مسئولان بود که بنده در دومی حضور داشتم و ایشان اعلام کردند اصولگرایی شاخصههایی دارد و حدود 9 شاخصه را عنوان کردند و به صراحت فرمودند اصولگرایی در مقابل اصلاحطلبی نیست، اصولگرایی به معنای حرکت در مسیر و آرمانهایی است که این آرمانها در مبانی شکلگیری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و بر همین اساس هم ایشان در توضیحات بعدی که داشتند اجزا و جزئیات آن را برشمردند و شاخصههای آن را بیان کردند.
از جمله اعتقاد به استقلال کشور، اعتقاد به ایمان محوری در فعالیتهای جامعه با تاکید بر آرمانهای انقلاب و امام راحل و شهدا.
در کنار آن تاکید بر خودکفایی، تاکید بر تحول در مبانی علوم انسانی و عدم دنبالهروی کورکورانه از ایدههای غربی و حرکت به سمت ساده زیستی به ویژه در سطح مسئولان را بهعنوان شاخصههای اصولگرایی برشمردند.
لذا معتقدیم دو جبهه در واقع وجود دارد، یک جبهه، جبهه دفاع از انقلاب اسلامی، استقلال کشور و قانون اساسی و زحماتی که مردم در طول این 4 دهه کشیدند، و نقطه مقابل آن تمایل وابستگی به بیگانه و عدم همراهی با آرمانهای انقلاب اسلامی .که اگر خیلی شسته رفته و روان بخواهیم صحبت کنیم جریان “ضدانقلاب” است که آنها هم از طیف ترور و جاسوسی شروع میشود تا افرادی که این ویژگیها را ندارند،اما در مبانی به شدت وابستهاند که این طیف در مقابل انقلابیون است.
کشور از اقدامات باندی و جناحی آسیب میبیند
بقیه همان تحلیلی که نقل کردم، بیشتر گرایشهای سلیقهای هستند و اگر کمی بدبینانهتر بگویم؛باندی عمل و حرکت میکنند که متاسفانه کشور هم از این اقدامات باندی و جناحی آسیب میبیند و یکی از آن آسیبها تغییر قوای مجریهها است که بلافاصله شروع میکنند به تسویهحساب و از اول ذهنیت شان این است که تغییرات ما بسیار محدود است اما بعد میرسد به اتوبوسی، داسی و بعد میرسد به ابزارآلات و ماشینهای سنگین و حتی دوست دارند تا پایینترین ردهها را تغییر دهند و یک نمونه آن را اخیراً در یکی از صحبتهایی که در وزارت کشور مطرح بود شاهد بودیم و البته باید گفت،متاسفانه.
این شکل اداره کردن کشور در جوامع دیگر صرفاً در کشورهایی مشاهده میشود که به مرحله قابل توجهی از عقلانیت در بین مسئولان سیاسی نرسیدهاند و الّا معروف است در ادبیات سیاسی که سیاسیون و مقامات سیاسی تغییر میکنند نه مدیر مدرسه، معاون اداره و کارمند و حتی آبدارچیها و امثال اینها. این روش از همین حرکتهای جناحی و باندی آسیب میبیند و درمدیریت در مورد این سبک اصطلاح “غارت مشاغل” را به کار می برند.
یعنی وقتی یک جریان روی کار میآید احساس میکند باید همه پستها و مشاغل را غارت کند، در نتیجه افراد نامناسب بر سر کار میآیند. افراد سوءاستفادهچی و فرصتطلب استفاده میکنند و گاهی صحنههای مضحکی هم به وجود میآید. مثلا کسی کاملا غیرقانونی، به اسم ستاد یک رئیس جمهور استخدام میشود بعد این فرد سربازیاش را در همان سازمان طی میکند و به صورت استخدام غیرقانونی به سر میبرد و همین فرد در انتخابات بعدی در ستاد طرف مقابل ظاهر میشود و از آنجا هم مدیرکل میشود. یعنی بدون اینکه سابقه و تجربهای داشته باشد در طول 3 ، 4 سال هم غیرقانونی استخدام میشود و هم یکی از مدیریتهای حرفهای را به دست میگیرد. این را که عرض میکنم در استان خودمان نمونه و مصداق داریم.
و جالب است که این مسائل بستر دارد، اما اگر یک فردی در هر کدام از این دورهها بگوید من میخواهم کار حرفهای انجام دهم و نمیخواهم خیلی تمایلات سیاسیام را در مدیریتها اعمال کنم، متاسفانه چنین افرادی جایگاه قابل قبولی پیدا نمیکنند. در همین چند دورهای که بنده توفیق نمایندگی مردم آذربایجان شرقی را داشتم، در هر دو دوره به مواردی برخورد کردم که حقوق اشخاص داشت ضایع میشد و با اینکه خلاف عرف و انتظار هم بوده مجبور شدم وارد شوم و حمایت کنم، اما بنده رضای پروردگار را در نظر گرفتم، وارد شدم و حمایت کردم. در بعضی از آنها موفق شدم که جلوی آسیب خوردن افراد را بگیرم، کسانی در دوره قبلی بودند و الان حفظ شدند و دارند خدمت میکنند. کسانی هم در دوره فعلی وجود دارند، سعی کردیم دخالت کنیم و اجازه ندهیم حقوق آنها ضایع شود.
به هر حال این رفتارها به کشور آسیب میزند و معتقدم که اگر جریانی دارای برنامههای مشخص و ایدههای روشنی است، واقعاً آن ایدهها را تدوین و به افکار عمومی ارائه کند، به جای استفاده از سبکهای ناپسند مثل غارت مشاغل، روی صلاحیتهای واقعی و شایستگیها تاکید کند و در این راستا معتقدم که مردم نفع میبرند و از این رویکرد سود میکنند.
کلام آخر….
بعضی از نکات را انسان در تاریخ خوانده است یا در دوره معاصر شاهد بوده، وقتی در موقعیتهایی مثل نمایندگی مجلس حضور پیدا میکنی، تازه متوجه میشوی که ماجرا چه بوده، مثلا من وقتی در تاریخ میخواندم که حضرت امیر که در شجاعتشان جای انکار نیست و در فصاحت و بلاغت ایشان جای تردید و بحث نیست، سخنان خود را در چاه میگفتند، و همیشه این سوال برای من وجود داشت که ایشان که نه از نظر شهامت و نه از نظر بلاغت مشکلی ندارند و از سرآمدان زمان خود بوده، چرا از این سبک استفاده میکردند، بعد که نماینده شدم و مسائلی پیش آمد، گاهی نقض میکنم این سخن یعنی چه، چرا که بسیاری از سخنان هست که انسان از یکسو احساس میکند باید گفته شود و از سویی میبیند به صلاح کشور و منطقه و استان و شهرستانش نیست.
به همین دلیل هم، میخواهد اظهار و اذعان کند و هم میبیند که نباید بگوید. شاید این حرکت آن بزرگوار یک اقدام نمادینی بوده برای فهماندن اینکه خیلی حرفها هست اما نمیشود بیان کرد و این یکی از دستاوردهای تجارب چند دوره نمایندگی بوده که کسب کردهام و همین الان هم که این جملات را عرض میکنم مصادیق آن از ذهنم میگذرد.
و یا وقتی که امام (ره) با آن عظمت یک انقلاب تاریخی که نقطه عطفی در تاریخ معاصر ما بود را هدایت کردند و به نتیجه رساندند، در این بهبوهه موضوعاتی را میخواستند عملی کنند که به مانع برمیخوردند و امکانپذیر نمیشد. ایشان چند بار این موضوع را اظهار کردند که فرمودند من میخواستم به ضعفا خدمتی بکنم، بعضی از موضوعات را به صورت رایگان در اختیار آنها قرار دهم،که بعضی نشد و از این جهت ایشان احساس ناراحتی میکردند، چرا آنچه را که دلشان میخواست، نمیشود در صحنه عمل اجرایی کرد.
حالا نه در مقیاس آن بزرگوار بلکه در حد خودم بنده هم چنین احساسی را در حوزههای مختلف دارم. ما خیلی دوست داشتیم مثلا برای جویندگان کار گام برداریم، طرح آن را هم تصویب کردیم، مجلس هم همراهی کرد و نهایی شد،اما به موانعی در دولت گذشته و فعلی برخورد کرد و هنوز به همان مشکل متوقف است. یا در حوزه اشتغال جوانان، ما نتوانستیم کارهایی را که علاقهمند بودیم و معتقدیم میشود اما همه ابزارها در اختیار نیست و دیگران مسئول این کارها هستند، به همین علت موفق نشدیم. لذا این هم نکته دیگری است که انسان میخواهد کارهایی را انجام دهد اما عملا نمیشود.
تبریک نوروزی و کلام پایانی …
در آستانه سال 94 هستیم، قلباً و صمیمانه آرزو میکنم سال 94، سالی سرشار از شادکامی، موفقیت و سربلندی برای مسئولان عزیز کشور و ملت بزرگوارمان و پیشاپیش همه رهبر عزیز باشد.
معتقدیم که کشور هنگامی به قلعه شکوفایی خواهد رسید که مردم در هر جای جهان که هستند بر ایرانی بودن خودشان افتخار کنند و ببالند و آن روز خیلی دور از دسترس نیست ،امیدواریم که این اتفاق بیفتد، آن هم نه در سالهای دور بلکه در همین سالهای نزدیک.امیدوارم سال 94 برای کشور و ملت ما چنین سالی باشد.
از جمله آرزوهای مان تعیین تکلیف جوانان جویای کار است که برای حمایت و اشتغال آنان تلاش بسیاری کردیم و امیدواریم در سالهای پیش رو به نتیجه برسد. موفق باشید.