روزنامه جام جم
چندی پیش سخنان حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با مسئولان نظام درباره برجام و میزان پایبندی آمریکا و دیگر طرفها به تعهداتشان بازتاب گستردهای داشت ورهبری در این دیدار هشدار دادند که اگر کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا از توافق هستهای تخطی کنند، جمهوری اسلامی نیز این توافق را آتش میزند.
رهبری انقلاب در این دیدار تاکید فرمودند که جمهوری اسلامی ایران هرگز ابتدا برجام را نقض نخواهد کرد چراکه پایبندی به عهد یک دستور قرآنی است اما اگر تهدید نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا مبنی بر پاره کردن برجام عملی شود، ایران برجام را آتش خواهد زد.
رهبری با اشاره به اینکه تحریمها به طور کامل لغو نشده تاکید فرمودند که مسائل مربوط به بانکهای ایران حل نشده و پول مسدود شده ایران در دیگر کشورها هنوز بازنگشته است و توافق هستهای دارای کاستیهایی است که اگر رفع شود از اشکالات آن میکاهد.
آیتالله خامنهای با متهم کردن آمریکا به سیاستهای دوگانه در قبال ایران گفت که تصور رفع مشکلات ایران با آمریکا، تفکری غلط و توهم است زیرا رفتار خصومتآمیز آمریکا با گذشته تغییری نکرده است.
هرچند ایران و گروه 1+5 در تابستان سال گذشته به یک توافق جامع دست یافتند که براساس آن تحریمهای ایران در ازاء محدودیت برنامه هستهای این کشور لغو شده است اما تهران تاکید دارد که واشنگتن به طور موثر موجب تسهیل روابط ایران با تجارت بینالملل به ویژه بانکها نشده است.بر این اساس دکتر محمد حسین فرهنگی نماینده مجلس که تجربه سه دوره حضور، درمجلس شورای اسلامی وعضویت در هیات رئیسه مجالس هشتم و نهم را داشته است، با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص برجام عقیده دارد که برجام یک توافق ،با ابهامات وتناقضات زیاد است و در مورد آن بحث ونظرات بسیاری وجود دارد .وی در گفتگو با جام جم درمورد این توافق وچشم انداز اینده گفتگویی داشته که می خوانید.
مهمترین چالش پیش روی این توافق چیست؟ودر این بخش وظیفه مسؤولان وسران قوا را چگونه ارزیابی می کنید؟
قبل از اینکه درمورد آینده صحبت کنیم لازم است که یک بازبینی از موضوع مورد بحث داشته باشیم وبه قضاوت واقع بینانه آن توجه کنیم، سپس نگاهی به تعبیر مقام معظم رهبری در خصوص برجام ،ونظر مخالفان وموافقان نسبت به موضوع توافق داشته باشیم.
برخی نگاه کاملا منفی وسیاه نسبت به توافق داشته و آنرا قراردادی ننگین وفاجعه بار می دانند ودر نقطه مقابل برخی مدح وثتای بی دلیل در مورد برجام دارند.
واقعیت این است که برجام یک توافق ،با ابهامات وتناقضات زیاد و ایجاد کننده مشکلات برای کشور بو.یژه درحوزه هسته ای است اما از طرف دیگر ما درمقطعی تاریخی که مذاکرات درجریان بود به این جمع بندی رسیدیم که لازم است فرایند گذشته در خصوص مباحث هسته ای ولو با پذیرش محدودیتهایی با توجه به فضای روانی وفشارهای سیاسی واقتصادی متوقف شود.
لذا می شود در یک جمله کوتاه گفت که توافق برجام توافقی تلخ اما اجتناب ناپذیر بود ،اما با این وصف این سوال مطرح است که آیا لازم بود که ما توافقی با بیش از 100 صفحه داشته باشیم ! که پاسخ واقع بینانه این است که هیچ ضرورتی در این زمینه وجود نداشت، و می توانست با یک جمع بندی کاملا شفاف وبا در نظر گرفتن تعهد دو طرفه، بطور روشن بیان شود که جمهوری اسلامی ایران چه محدودیتهای را باید اعمال کند و در نقطه مقابل طرف روبه رو نیز چه محدودیت هایی را در چه بازده زمانی باید بردارد.
علت اینکه توافق مفصل نوشته شده ترفند طرف مقابل بود تا متنی نوشته شود که دارای ابهاماتی باشد، ضمن آن که مسایلی مثل موارد بانکی یا تحریم ها و محدودیتهایی وجود داشته باشد و ما آن را بپذیریم. درتعبیری که رهبری از این توافق داشتند فرمودند که با خلل وفرج وابهامات متعدد، وبا اشکالات قابل تفسیر نوشته شده است.
نتیجه این نگارش این است که اهرام های فشار در دستان آنها باقی مانده تا در ضمن توافق نامه، بتوانند دستاوردهای خود را علیه ما بکار گیرند ودستاوردهای ما را به حداقل و اگر بتوانند به صفر برسانند.
خاطر همه هست که مسؤولان دولتی مرتب تأکید می کردند که ما هیچ تعهد مهمی را نپذیرفتیم وتحریم ها فورا برداشته شده و گشایش فوری ایجاد می شود وبر همین اساس بود که مصوبه مجلس تنظیم و تاکید شد که در صورتی که تعهد طرف مقابل فورا انجام شود ما محدودیت ها را بپذیریم. اما در جریان توافق دیدیم که غرب درمجموع موفق شد که کارهای خود را پیش ببرد وبه گفته خودشان توافقی تاریخی را به نتیجه برساند وهیچ امتیازی را به طرف ایرانی ندهد ،ومی بینیم که محدودیت های غرب یا به تعبیرخودشان سازمان تحریم حفظ شده است.
بنابر این آینده برجام را می توان بسته به رفتار واقدامات طرفین دانست واگر طرف مقابل مسیری را که کاندیداهای فعلی ریاست جمهوری آمریکا در موردش صحبت می کنند را ادامه دهند ما بطور جد ، به سمت توسعه فعالیت های قبلی خود خواهیم رفت و زیر بار هیچ تعهدی نمی رویم ، ولی اگر نقطه مقابل را پیش بگیرند وسخنان کاندیداهای آمریکایی فقط مصرف انتخاباتی داشته باشد ومسیر آنها بازگشت به توافق باشد می تواند گفت زمینه به سمت استفاده حداکثری خود از دستاوردهای هسته ای خواهد بود.
آیا مدیریت برجام از طرف نظام با تحلیل شما یکسان است ؟
مدیریت ما و نوع رفتار آنان، در مدیریت برجام نقش دارد ، اگر رفتارغرب در سمت وسوی برگشت به نقطه اول باشد ما هم بطور طبیعی ومنطقی مجاز خواهیم بود که به سرعت مسیر سابق را پیش بگیریم ، ممکن است سوال شود در زیر فشارهای اعمال شده ممکن است به شرایط قبل بازگردیم ؟ به نظر می رسد چنین اتفاقی نخواهد افتاد و وضع فعلی از نظر برداشته شدن فشار روانی حرکتی رو به جلو است.
مردم ما و همچنین مسؤولان کشورهای دیگر، در جریان بد عهدی طرف مقابل قراردارند و از نظر روانی دیگر فشاری وجود ندارد اما ساز وکارهای اقتصادی مثل جنبه های تحریم نظام بانکی ، در برجام هنوز باقی است.
البته پیش بینی می کنم که بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا بحث ها در مورد برجام تا حدود زیادی جمع شود چون بعید است غرب به این جمع بندی برسد که توافق برجام را از دست بدهد. از دست دادن برجام به معنای صدور مجوزی جدید برای جمهوری اسلامی ایران جهت هرگونه فعالیت است.
رئیس جمهور اعلام کردند که ما درشرایط پسابرجام هستیم ،آیا شرایطی مهیا شده که بتوانیم از پسابرجام استفاده کنیم ؟
واقعیات چیزی است که گفتیم و با وضع واژگان، اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد و اصطلاح پسابرجام به معنای آن است که ما توافق را پذیرفتیم وطرفین به تعهدات خود عمل می کنند، اما تاکنون شرایط جدیدی رخ نداده است و در عمل پسا برجامی با عنوان اقتصادی وجود ندارد، چون عمده بحث ما در پسابرجام برداشتن تحریم های اقتصادی ورفع محدودیت ها وموانع اقتصادی بوده است.
برای این مقطع بهترین روش وعمده همت، کشاندن طرف مقابل به پای اجرای تعهدات است تا همه ابهامات و تناقضاتی که وجود دارد با حداکثری کردن دستاورد ها تحقق یابد.اگر چنین اتفاقی رخ دهد ما منابع آزاد شده ای خواهیم داشت.
البته تا الان نه تنها منابع آزاد شده مهمی نداشتیم بلکه شاهد تاراج هایی نیز بودیم ،که با هیچ یک از مفاهیم حقوق بین الملل سازکار نیست .
در مسیر تحقق برجام سنگ اندازی هایی از سوی رژیم صهیونیستی وبعضا برخی کشو رهای عربی ازجمله عربستان صورت گرفته ،فکر میکنید دستگاه دیپلماسی کشور چه سیاستهایی برای خنثی سازی این تتش ها بایداتخاذ کند ؟
محاسبه ساده ای در حوزه بین الملل نیست و منافع کشورها ودولتها متفاوتند. در منطقه هر کشوری برای منافع خود تلاش می کند و رژیم صهیونیستی وعربستان هر چند با آمریکا منافع مشترک داشته باشند اما هر کدام در این قضایا به دنبال از بین بردن استقلال ایران هستند و برای حفظ وبقای خود تلاش کرده و منافعشان را در گرو تدارک اقداماتی علیه ایران می بینند.
دراین عرصه نقش افرینی ایران درجهان ترکیبی از اقدامات دیپلماتیک وغیر دیپلماتیک است و دیپلماسی ما عمدتا در اختیار وزارت امور خارجه بوده وجنبه های غیر دیپلماتیک نیز دراختیار نهاد های دیگر در عرصه جهانی است که فعالیت های مستشاری ونظامی دارند که ترکیب این دو برآیندی مثبت به نفع منافع ملی ما خواهد داشت.
مجلس دهم رویکرد متفاوتی سیاسی نسبت به مجلس نهم دارد و ظاهرا سه طیف سیاسی مستقلین اصولگرایان واصلاح طلبان دراین مجلس حضور دارند.فکر می کنیدبا تغییر جناحهای سیاسی در مجلس، رویکرد خانه ملت نسبت به برجام چگونه خواهد بود و سیاست ها برای رصد دقیق برجام به چه شیوه ای اعمال خواهد شد؟
تحلیلی که تا این لحظه از مجلس دهم دارم این است که با حذف رویکرد های تند، حرکت به سمت واقع بینی در این دوره محسوس خواهد بود و به نظر می رسد با وجود این که برخی نمایندگان تند دوره قبل د راین دوره نیز حضور دارند اما فضای عمومی مجلس این اجازه را نمی دهد که برخی حواشی مجلس نهم در مجلس دهم تکرار شود.
حرکت واقع بینانه با محوریت منافع ملی ،اقتضا می کند که به سمت وسوی رفتارهای سنجیده پیش برویم و با کاهش هزینه های بی دلیل، افزایش دستاوردها راداشته باشیم.
مجلس چگونه باید از ظرفیت دیپلماسی پارلمانی برای اجرای بهتر برجام یا رفع مشکلات پیش رو، با توجه به رفت امدهای هیات های پارلمانی استفاده کند؟
دیپلماسی پارلمانی در گذشته هم دیپلماسی تاثیر گذاری بوده ودر مقاطع گذشته نیزشاهد دیپلماسی فعال از این مسیر بودیم، بخصوص در مقاطعی شاهد نقش فعال دکتر لاریجانی که تجربه شورای عالی امنیت ملی و ریاست قوه مقننه را دارند هستیم، البته مجلس نیازمند همکاری دولت بویژه وزارت امور خارجه است وباید، از این ظرفیت بیشترین بهره برداری شود .
مجلس دهم شکل شکل گرفته ظرفیتهای موجود دراین مجلس چگونه می تواند ساماندهی، ودرخدمت کشور قرار بگیرد وایا مجلس دهم متفاوت از دیگر مجالس با وجود رقابت سه طیف سیاسی خواهد بود؟
وجود افکار مختلف در مجلس قطعا به نفع کشور است وانتخابات اخیرنشان داد که مردم در سراسر کشور بسیار دقیق وهوشمند هستند هر چند در تهران گرایش پوپولیستی بیشتری غالب شد.
شما نمایندگان را به سه طیف تقسیم کردید اما بنده این تقسیم بندی را دقیق نمی دانم ، چون ما دو تفکر جاری در مجلس داریم اما طیفی از دیدگاهها نیز بوجود آمده که می توان آنرا به تعداد نمایندگان تقسیم کرد، به عبارت دیگر به دلیل فقدان جریانات حزبی تعریف شده، در کشور شرایطی پیش آمده که مجموعه هایی در حوزه سیاسی فعال هستند که زمینه را برای طرح دیدگاه های خود فراهم می بینند.
بنابراین در عمل جریان تعریف شده ای به اسم مستقلان درمجلس وجود ندارد ودر دسته بندی ها دو جریان اصلاح طلبی واصولگرایی در مجلس فعال هستند وکسانی که حتی در حوزه انتخابیه تحت این عنوان موفق به حضور در مجلس شدند هم دارای گرایش اصلاح طلبی یا اصولگرایی هستند.لذا خط تمایز شفاقی بین این دو جریان درمسایل اداره دو کشور وجود ندارد.
با توجه به تجارب سه دوره گذشته مجلس می توانم بگویم در هر موضوعی صف بندی جدیدی شکل خواهد گرفت واین صف بندی ها الزاما منطبق با صف بندی های فراکسیونی وسیاسی نیست. علت اصلی این است که جریانات حزبی تعریف شده با خطوط مشخص و متمایز وشفاف در کشور نداریم لذا هر فردی لو مرتبط با یکی ازجریانات فکری ،ممکن است در یک موضوع خاص کاملا با طرف مقابل همراهی کند.
اولویت مجلس دهم چیست برنامه این مجلس برای چهار سال اینده چگونه باید باشد؟
اولویت های مجلس باید به سمت دو مقوله مهم اقتصاد با محوریت حل مساله متقاضیان شغل برود. براین مبنا کسی باید پاسخگوی متقاضیان باشد و در مقطعی حمایت مالی از آنان انجام دهد وسپس برای آنها شغل ایجاد نماید تا با این رویکرد آرامش روحی روانی به جامعه باز گردد.
خروج از رکود نیاز به تحرک دارد و مسایلی مانند کنترل نقدینگی، رشد اقتصادی ونگاه توام با عدالت، مهمترین رویکردی است که ما را به سمت یک نگاه جامع ، و اجتناب از بخشی نگری می برد. بنابراین باید در حوزه های بانکی ومالی سیاستها به سمت روشنی حرکت کند وبانکداری از وضعیت فعلی خارج شود .
در کنار اقتصاد، مقوله فرهنگ امر مهمی است که نیاز به بازنگری دارد و باید در احکام برنامه به این مقوله توجه خاصی وجود داشته باشد.
32
33