عضو هیأت رئیسه مجلس:
* برخی نقدها به جای تعامل مسیر دشمنی را باز میکند
* در حال حاضر هر سه قوه در جایگاه خود عمل می کنند و رابطه بین آنها هم خوب است. هر چه این رابطه مستحکمتر و بهتر باشد تأثیرات مثبت آن بر امور کشور هم مفید تر خواهد بود.
* گاهی به اسم نقد، بزرگ نمایی یا تحقیر می شود. این نوع از نقدها به جای تعامل؛ مسیر کینه و دشمنی را باز می کند.
* معتقدم در پیشبرد مذاکرات هسته ای تا این لحظه مسیر مناسبی را طی کردیم. بر خلاف برخی مسئولان وزارت خارجه معتقدم بیان انتقاد با هر لحنی به نفع مذاکرات است
« دکتر محمدحسین فرهنگی» عضو هیأت رئیسه و نماینده مردم تبریز در مجلس است. او سابقه حضور در سه دوره مجلس را در کارنامه خود دارد و از نزدیک با کیفیت مواجهه قوای مقننه و مجریه در دولت گذشته آشناست. فرهنگی بر اساس تجربیات گذشته خود در گفتوگو با ایران تأکید دارد که روابط بین مسئولان و نهادهای نظام در حال حاضر مناسب است هر چند میتواند بهتر از این هم باشد. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
رهبر انقلاب همواره نسبت به روابط حسنه بین مسئولان و نهادهای نظام تأکید دارند. ارزیابی شما از روابطی که بین نهادهای مختلف نظام بخصوص دولت و مجلس در حال حاضر وجود دارد چیست؟
ارتباطاتی که در حال حاضر بین قوای سه گانه وجود دارد قابل قبول و بهتر از گذشته است. اما معتقدم از این هم بهتر میتواند باشد. قوا در عین حال که استقلال خود را حفظ میکنند، علاقهای به پیروی کورکورانه از یکدیگر نداشته باشند. باید همکاری و تعامل بین قوا برقرار باشد. بنابر این تعامل قوا به این مفهوم نیست که یکی نسبت به دیگری تبعیت محض داشته باشد. بلکه هر کدام بر اساس جایگاههای قانونی و وظایف خود باید عمل کنند. انجام وظایف، کمک میکند نه تداخلی در کارهای قوا پیش بیاید و نه انتظارات غیر واقعی از یکدیگر داشته باشند. در عین حال که همکاری و تعامل را مد نظر دارند. در چنین صورتی میتوان گفت رابطه ایده آلی بین قوا وجود دارد. معتقدم در حال حاضر هر سه قوه در جایگاه خود عمل میکنند و رابطه بین آنها هم خوب است. هر چه این رابطه مستحکمتر و بهتر باشد تأثیرات مثبت آن بر امور کشور هم مفیدتر خواهد بود.
وجود ارتباط و تعامل مسلماً به مفهوم نفی انتقاد نیست. با این حال گاهی برخی نقدها به هر دلیلی منجر به کدورت میشود. این ناشی از تحمل نداشتن است یا شیوه نقد کردن خارج از عرفهای پذیرفته شده و مرسوم است؟
نقد را نمیتوان نادیده گرفت و وجود آن ضروری است. نقد ضمن اجتناب از تخریب، باید منطبق با واقعیات باشد. گاهی به اسم نقد، بزرگ نمایی یا تحقیر میشود. این نوع از نقدها به جای تعامل؛ مسیر کینه و دشمنی را باز میکند. بنابر این به همه و مخصوصاً به روزنامه ایران که ارگان رسمی دولت هم هست توصیه میکنم با حفظ استقلال، حداکثر همراهی و تعامل و همدلی را داشته باشند و در بیان نقدهای خود، رعایت جوانب لازم و اصول اخلاقی را بکنند.
یکی از نقدهایی که از سوی یک جریان خاص به دولت یازدهم وارد میشود، مربوط به حوزه سیاست خارجی و مشخصاً گفتوگوهای هستهای است. یک طیف سیاسی مدعی است که دولت و تیم مذاکرهکننده عزت ملی کشور و نظام را در مذاکرات به خطر انداخته است. شما به عنوان عضو هیأت رئیسه مجلس نظرتان در این باره چیست؟
جمع بندی شخصی اینجانب با نظر این طیف سیاسی که گفتید یکسان نیست و معتقدم در پیشبرد مذاکرات هستهای تا این لحظه مسیر مناسبی را طی کرده ایم. اما این موضوع حواشی انتقاد آمیزی هم داشته است. مانند تضعیف قدرت دفاعی کشور یا پرداختن به موضوعهایی که ارتباطی با مذاکرات هستهای ندارد، مانند طرح موضوع هولوکاست. طرح چنین موضوعاتی از سوی هر کسی (چه دولتیها و چه نمایندگان) در شرایط کنونی ضرورتی ندارد. بر خلاف برخی مسئولان وزارت خارجه معتقدم بیان انتقاد با هر لحنی به نفع مذاکرات است. این انتقادها از دو جهت تأثیرگذار است، یکی اینکه در تصحیح برخی ایرادات مفید است و دوم اینکه قدرت چانه زنی دیپلماتهای ما را بالا میبرد. همان گونه که غربیها از گروههای فشار و لابیهای خود در مذاکرات به عنوان اهرم فشار استفاده میکنند، تیم مذاکرهکننده ما هم باید این واقعیات را با طرفهای مقابل بازگو کند. بنابراین این انتقادها مفید است؛ زمان قضاوت نهایی درباره مذاکرات نیست و ممکن است برخی از انتقادها از دایره انصاف خارج باشد.
احساس میشود این جدیت و دغدغهای که از سوی جریان مذکور نسبت به موضوع مذاکرات دیده میشود، نسبت به خیلی موارد دیگر نیست. مثلاً چرا هیچ کس درباره مشکلات اقتصادی احساس دلواپسی نکرد؟
درباره اینها به حد کافی هم در گذشته و هم در حال حاضر واکنش وجود داشته است. اتفاقاً انتقادی که به بخشی از نمایندگان مجلس فعلی میشود این است که حساسیت شما به دولت قبلی به مراتب بیشتر بود و در دوره فعلی نسبت به همین موضوع یا موضوعهای مشابه حساسیتهای کمتری دارید. البته این ارزیابی جامع نیست و معتقدم در هر دورهای مجلس سعی کرده وظایف خود را عمل کند و کلان حرکت مجلس قابل دفاع بوده است. در جزئیات ممکن است انتقادهایی داشته باشم، اما اینکه در حوزه اقتصاد، چرا دولت را چه در گذشته و چه در حال حاضر، مقصر اصلی قلمداد نکردیم به خاطر این بود که بخش زیادی از مشکلات اقتصادی به مسائل خارجی و تحریمها بر میگشت. در آن زمینهها مقصر اصلی کشورهای ظالم غربی بودند. اما در موارد غیر از این، مانند افزایش نقدینگی یا سیاستهای نادرست بانک مرکزی مرتب دولتها مورد اخطار و تذکر بوده و هستند. طبعاً آنچه مربوط به فشارهای خارجی بود مقصر اصلیاش کشورهای خارجی بودند و در آنچه مربوط به سوء مدیریتها بود، مقصر مدیران و مسؤولان داخلی هستند.
اینکه بخشی از مشکلات ناشی از تحریمها بود، درست ولی در همان دوران رئیس جمهوری وقت صراحتاً تحریمها را کاغذ پاره میخواند و هیچ تذکر و دلواپسی احساس نشد.
اگر بخواهیم وارد مصادیق شویم موارد زیادی است که میشود درباره آن صحبت کرد، بهتر است بگذریم زیرا فایده ای بر این قبیل بحثها مترتب نیست.