جایگاه علوم انسانی در میان شاخههای مختلف علوم و بایستههای آن در نظام جمهوری اسلامی ایران
چکیده: علوم انسانی از آن رو که با انسان سروکار دارد، بدون تردید با سایر علوم متفاوت است و این تفاوت با توجه به شواهد تاریخی قابل اثبات است. ریشه اصلی تفاوت به ارتباط یافتههای بشری درخصوص روح انسان مربوط می شود. در اینباره، آورده های انبیا به دلیل وحیانی بودن، رویکرد واقع بینانهای دارد. انقلاب اسلامی که با ادعای تداوم راه پیامبران پای در تحولات معاصر نهاد، می تواند رویکردهای بدیعی را در این زمینه عرضه کند. باید توجه داشت که مراد، تلاش برای واقع نمایی و پرهیز از رویکردهای ناقص و یک بعدی است که همواره علوم انسانی را در کشور ما گرفتار خود ساخته است. عوارض نامطلوب خالی ماندن این عرصه از قابلیتهای پژوهشگران داخلی، با وجود قابلیتهای ذاتی فراوان، نکته ای نیست که کم اهمیت شمرده شود. ارتقاء نسبی جایگاه علوم انسانی و توسعه رشتههای آن در دانشگاههای كشور، ایجاب می کند که موانع موجود بر سر راه جهش علمیدر حوزه علوم انسانی در سطح بین المللی برطرف شده و در ساختارهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی جامعه، جنبش ضروری نرم افزاری مورد نیاز پدید آید. در این مقاله پیشنهادهای دوازدهگانهای عرضه می شود که عبارتاند از: ضرورت خودباوری و برقراری ارتباط عملی دو سویه اندیشمندان با یافته های دینی و آورده های بشری، ایجاد بانک معتبر مقالات علمی زیر نظر اساتید معتقد به نوآوری در علوم انسانی به عنوان سازوکار تعامل مبانی بومی ـ اسلامی با جهان، ضمن توسعه حضور در بانکهای موجود، بازنگری در ابعاد مختلف تولید علم در زمینه علوم انسانی و تحول در نظام ارتقاء هیئت علمی و ایجاد کرسی های نظریه پردازی و نقد و مناظره، بازنگری اساسی در شاخص های ارزیابی کمی و کیفی علوم انسانی، بازنگری در سازوکارهای مجلات علمی ـ پژوهشی و همچنین رویکرد مراکز تحقیقاتی علوم انسانی، تحول در تفکر حاکم بر جامعه علمی نسبت به نگارش مقاله، ایجاد نظام نمایه سازی استنادی مجلات فارسی زبان، توجه به فرایند خاص تولید علم در حوزه های علمیه، تأكید بر رهیافت واقعبینانه و مسئله محور و تدوین و عرضه نظام جامع فرهنگی کشور.
واژگان کلیدی: انسان، علوم انسانی، انقلاب اسلامی، پژوهش، جنبش نرم افزاری.
دریافت نسخه کامل متنی بصورت World – PDF :
شورای بررسی متون و كتب علوم انسانی