مهم ترین نقیصه فرهنگی در کشور، نبود نقشه راه جامع فرهنگی است
دکتر محمد حسین فرهنگی، نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر و عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی و همچنین عضو کمیسیون عمران و در گفتگوی خود با میزان به نقش و جایگاه قوه قضائیه در مسائل فرهنگی و اجتماعی پرداخت که در آدرس http://mizanpress.ir منعکس شده است. این گفتگو را مشاهده می کنید.
– جناب آقای دکتر فرهنگی ضمن تشکر از وقتی که در اختیار میزان قرار دادید با توجه به نامگذاری سال به اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی از سوی مقام معظم رهبری(حفظه الله)، به عنوان اولین سوال به نظر شما مهم ترین معضلات، مشکلات و مسائل فرهنگی کشور چیست؟
مسائل و مشکلات مهم و گسترده ای را می توان در این بخش مطرح کرد. ا به نظر می رسد نبود متولی واحد و وجود متولیان متعدد در بخش فرهنگی کشور باعث ابهام و اختلال در فعالیت های فرهنگی گردیده است و حلقه های مفقوده در این بین قابل مشاهده است. این امر موجب عدم پاسخ گویی و حتی عدم همسویی فعالیت های فرهنگی در کشور شده است و حوزه های مختلفی چون سینما، تئاتر ، مراکز آموزشی حوزوی ، دانشگاهی و حتی آموزش و پروش شده و هر کدام مسیر مستقلی در امور فرهنگی پی می گیرند. علت این تشویش و اضطراب در امر فرهنگ را باید در نبود برنامه ریزی دقیق این عرصه جستجو کرد. به نظر می رسد الگو و مدل مناسبی که باید برای این بخش تهیه و اجرا گردد همچنان تهیه نشده است و نبود نقشه ای راهبردی مهم ترین نقیصه قابل ذکر در عرصه فرهنگ می باشد.
– با توجه به حضور شما در مجلس، آیا حرکتی در مجلس برای رفع این مشکل و نقصان صورت گرفته است؟
در ایجاد یک نگاه جامع و کامل مجلس نیز اقدام مؤثری نداشته است. خوشبختانه اخیراً در مجلس برنامه ای منسجم برای مساجد طراحی شده است که حاوی برنامه هایی روشن و ایده های بدیع می باشد، به گونه ای که می تواند الگویی مناسب برای سایر بخشهای فرهنگی کشور باشد و این نظریه که مشکلات ساختاری موجود کاملا قابل برطرف شدن است را تقویت نماید.
– به نظر شما چه نقشی را می توان برای قوه قضائیه در بخش فرهنگی متصور شد؟
تصور می کنم از دو منظر می توان به این بخش پرداخت:
اولاً: منظر کارکردی و نقشی که محاکم می توانند ایفا کنند. مثلا در باب امر به معروف و نهی از منکر یا مقابله با بد حجابی و جرائم مشهودی که آثار فرهنگی دارند. با توجه به وجود انتظارات موجود در این بخش باید به نحوه رسیدگی به این امور سروسامان داده شود تا با شکل گیری وحدت رویه امکان رسیدن به اهداف فرهنگی فراهم گردد.
ثانیاً: آثار احکام و رفتارها و اقداماتی که از قوه صادر می شود می تواند مورد بررسی قرار گیرد. اینکه نوع نگاه مردم نسبت به این بخش از حاکمیت اسلامی به چه شکل می باشد خود به نوعی می تواند عامل فرهنگ ساز و حتی ضدفرهنگی تلقی شود، به تعبیر دیگر فعالیت های قوه قضائیه به عنوان بخش عدالت گستر حکومت اسلامی، از سوی مردم رصد می شود و نوع برداشت مردم از رفتارهای این قوه می تواند آثار و تبعات فرهنگی در پی داشته باشد.
در این بخش نیاز شدیدی به رصد ارزیابی مردم از این قوه وجود دارد. به عنوان مثال این که آیا در دادگاه ها عدالت به شکل مطلوبی اعمال می شود یا نه؟ و این که رفتار کارکنان و کارمندان قوه و احکام صادره به شکل دقیقی مورد نظارت و بررسی قرار می گیرد؟
به نظر می رسد نکته مهمی که در این مورد کمک حال قوه می باشد اطلاع رسانی مناسب و به موقع نسبت به رفتارهای قوه و آگاه سازی مردم به قوانین می باشد. عمل به این نکته خود به میزان زیادی از سوء تفاهمات موجود خواهد کاست.
ایفای نقش آموزشی از طریق صدا و سیما به شکل صحیح و حتی ضرورت دقت در برنامه های تولیدی الزامی است. گاه مشاهده می شود در ساخت فیلمها و سریالهای ایرانی مانند سریال ستایش موضوعات حقوقی مطرح شده از پختگی و دقت کافی برخوردار نبوده و نگاه بدبینانه ای را به بیننده القا می نماید.
– به عنوان سوال آخر، نحوه ورود قوه قضائیه در مفاسد اقتصادی و حکم اعدام صورت گرفته برای متهم ردیف اول این پرونده را چگونه ارزیابی می کنید؟
به طور کلی در باب اجرای قوانین قضائی از سوی قوه قضائیه باید گفت: یا قانون مناسبی برای اجرا وجود دارد و یا قانون مناسبی در امور مختلف هنوز تصویب نشده است.
در شکل اول باید به قانون موجود عمل کرده و تلاش نماید شبهاتی را که در نحوه اجرا وجود دارد رفع کند و اطلاع رسانی مناسبی صورت پذیرد. اما در حالت دوم، ضروری است تا از طرقی که برای تصویب قوانین جدید، پیش بینی شده استفاده کرده و تصویب قوانین مناسب را پیگیری کند.
به طور کلی در اجرای هر حکمی باید به این مهم که چه احساسی نسبت به امر عدالت در جامعه ایجاد می شود، توجه جدی وجود داشته باشد. بر مبنای روایتی که می فرماید حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم باقی نخواهد ماند، ایجاد احساس اجرای عدالت در اجرای احکام قضایی امر بسیار مهمی است. این مسأله ضرورت بازخوردگیری قوه قضائیه از رفتارهای خود را ضروری می نماید.
اما در مورد اعدام مه آفرید نیز باید گفت اجرای قانون ضروری است. هرچند نباید فراموش کرد که باید در اجرای چنین احکامی، در انتخاب زمان و نحوه اطلاع رسانی دقت بیشتری صورت پذیرد تا آثار لازم را به ویژه در بخش توسعه فرهنگ عدالت به بار آورد.