به نام آنکه جان را فکرت آموخت
اولین خود نطق در اولین دوره حضورم در مجلس را می خواندم. دیدم مطالبی که در آن نطق گفته ام مسائل امروزه کشور هم هست. جامعه ما این روزها انتظار تحولات گسترده ای را دارد. امیدوارم مجلس محترم بتواند آغازگر این تحولات بوده و به جای تمرکز بر مسائل حاشیه ای چارهای برای بازار ارز، قیمت طلا، هدایت نقدینگی و سایر مولفه های موثر در سطح عمومی قیمت ها بیندیشد. این که شعار تحول خواهی بدهیم و به جای تمرکز بر مسائل اساسی مردم، در درون مجلس به حذف شایستگان و نظایر آن متمرکز شویم، مناسب نیست. بهتر است برای موضوعاتی مانند مسکن، اصلاح شرایط بازار، تحول در حوزه های مختلف دیگر مانند حوزه دانش و فناوری، هنر و فرهنگ، کشاورزی، معدن و صنایع معدنی و نظایر آن ها بهترین راه حل ها را بیابیم. امروز ما باید برای جایگزینی برخی از مولفه های موثر در اقتصاد گام های موثر برداریم و کاری نکنیم که امید عموم مردم، به سرخوردگی منتهی شود.
چند کلمه هم با دولت محترم دارم. ایجاد شوک های پیاپی در مسایل داخلی کار را به جایی رسانده است که قوانین، تبدیل به قوانین سفید و خنثی شده اند و حتی خود مسئولان دولتی هم به مردم می پیوندند. در جلسات تصمیم گیری برای شبکه مجازی تصمیم می گیرند و خودشان پیام هایشان را به جای مجاری رسمی در همان شبکه ها رد و بدل می کنند. مردم اینها را می بینند و آنان هم آنچه را در محاورات روزمره به کار می برند عملاً تبدیل به قانون می کنند. در نتیجه آنچه ما در مجلس می نویسیم و ابلاغ می کنیم در عدم اجرا شاهد تحمیل هزینه های بیشتری را به جامعه هستیم. در روش شناسی قومی، در چارچوب اصول جامعه شناسی و حتی اقتصاد، مساله را به این صورت بیان می کنند که برای از بین بردن اخلاقیات جامعه نیاز به جنگ نظامی و حتی تحریم نیست کافیست جامعه ای را با تورم طولانی مدت درگیر کنید. این نظریه برجسته ترین اقتصاددانان جهان هم هست. دولت مسئولیت پذیر نباید به گونهای عمل کند که جایگاه لگالیته را در نظام مردم سالاری فرو بکاهد و به جای یک نظام قانونمند، جامعه را به یک نظام عوام گرا تبدیل کند. به جای بحث های اصلی به حاشیه بپردازد، بنا به گفته بانک مرکزی، ۳۵ میلیارد دلار در خانه هاست، دولت محترم چرا آن را به بازار نمی کشاند؟ اینها ضرورتهای امروز جامعه ماست، اینها علاج افت سرمایه اجتماعی دولت است.
دولت محترم چرا برای تامین کالاهای اساسی مردم فکر صحیحی را عملیاتی نمی کند. دادن سرمایه های ملی به مردم هیچ از دولت کم نمی کند. بیش از ۶۰ میلیارد دلار مطالبات ما از کشورهای مختلف دنیاست. به جای خوراندن به دلالان،چرا در قالب تامین کالاهای مورد نیاز هم برای تامین کالاهای اساسی و هم تامین جهیزیه خانواده هایی که به خاطر عدم تامین آن، تشکیل خانواده ها به تاخیر می افتد و کلیه اقداماتی که می تواند از آلام و گرفتاری های جامعه بکاهد، به کار گرفته نمی شود. درست است که این اقدامات زحمت دارد، اما دولت برای چیست و به چه دردی می خورد؟ که نخواهد کوچکترین زحمتی را متحمل شود و متناسب با نیاز جامعه اقدام نکند؟. ما در مجلس قانون مسکن را به سرعت مطرح خواهیم کرد. هر نظری دارید بدهید، اما بعد از آن که تصویب شد به سرعت اجرا کنید. نقدینگی در اختیار جامعه را به طور صحیح به سمت تولید مسکن هدایت کنید نه به صورت کاذب دلالی که باعث افزایش قیمت آن می شود. همکاران! سخنان فریبنده ای مانند مالیات بر عایدی سرمایه در بخش مسکن، نه تنها کمکی بر حل مشکل مسکن نمی کند، بلکه مشکلی هم بر مشکلات آن می افزاید و باعث افزایش بیشتر قیمت مسکن می شود. موضوعاتی مانند شفافسازی مهم است، اما مسائل مهم تری هم داریم از همگان خواهش می کنم که به آنها بپردازید.
دیروز روز شهرداری و دهیاری بود. تدبیری بیاندیشید. تدبیری که بتواند این دو نهاد مردمی را به طور اساسی دارای اختیار کند، قانون مند سازد و توانمند و پاسخگو کند.
ما مسؤولیت نداریم که مطابق مذاق جامعه صحبت کنیم بلکه باید آنچه که مصالح ملی اقتضا میکند، مبنای سخن و تلاش ما باشد. درباره خصوصی سازی معماهای غیرقابل اجرا و لاینحل مطرح نکنیم که از یک سو افراد فاقد اهلیت، دلال، سودجو و فاسد راپای معاملات بکشانیم و از سوی دیگر به گونه ای قیمت گذاری ها را طرح کنیم که هیچ خریدار واقعی، تمایل و جرات نزدیک شدن به بنگاه های مفید و مؤثر کشور را نداشته باشد. از نظر اینجانب توانایی و اهلیت اداره با توجه به سوابق و عملکرد، بهترین، مهم ترین و عالی ترین معیار برای واگذاری هاست. بروید کشورهای مختلف دنیا را بررسی کنید و ببینید که چه در زمینه واگذاری های دولتی و چه در زمینه تامین زمین و اقلامی مشابه آن برای فعالیت های تولیدی، چه تشویق های وسوسه انگیز را پیش روی فعالان اقتصادی قرار داده اند و آنها را به وادی تولید کشانده اند. بروید ببینید کشور کره جنوبی را کدام سیاست، از کشوری نیازمند به کشوری توانمند از نظر اقتصادی تبدیل کرد. یکی از روسای جمهور گذشته آنها، حدود شش دهه قبل، زمینه ای را فراهم کرد، از کشور های خارج منابعی را تهیه کرد، و به صورت وام، بدون کوچکترین سود و درصد، در اختیار کسانی که عمل کننده بودند، قرارداد و در چند محور صنعت های مهمی را راه انداخت و این صنایع باعث شکوفایی کره جنوبی شد. مساله اشتغال را در آن کشور حل کرد.
حمایت از متقاضیان کار از جمله موضوعاتی است که باید در اولویت مجلس یازدهم باشد از مسائلی که باید به آنها توجه کرد متوقف ساختن دولت و زیر مجموعه های آن در غارت مردم است آنهم هنگامی که توانایی مالی آنها را به یک پنجم کاهش داده و اتاق خلوت هایی که در وزارت نیرو و در برخی از بخشهای دیگر وجود دارد مرتب قیمت ها را افزایش می دهند و این افزایش ها ظاهراً پشتوانه قانونی هم دارند ولی آنچه که اتفاق می افتد افزایش فشار بر گرده مردم است. مردم در حوزه های مختلف شاهد افزایش آب بها در آب کشاورزی، برق مصرفی و نظایر آن هستند. هر درصدی را از جایی مجوز میگیرند، اعمال میکنند و به ۱۰ آیتم دیگر هم ضرب می شود و به افزایش دو برابری و سه برابری در آب بها و برق و نظایر آنها منجر می شود. کمیسیونهای مرتبط مانند انرژی، کشاورزی، آب و منابع طبیعی باید ورود کنند و این قبیل موارد را متوقف کنند و سطح قیمت های وزارت نیرو را به قیمت های قبل از سال ۹۶ برگردانند که اگر این کار نشود مجلس در این زمینه ها کاری نکرده است.
چند جمله ای هم در ارتباط با کاری که اخیراً یکی از رهبران اصلاح طلبی در کشورانجام داد، داشته باشم. ایشان که سوابق ارزشمندی در انقلاب اسلامی، مانند رهبری اشغال لانه جاسوسی در کشور و آغاز نظارت استصوابی در انتخاباتها را در کارنامه خود دارد، نمی دانم چرا عنوان نامه خود را اشتباه نوشته و هرآنچه را که در اختیار دولت مورد حمایت خویش است به رهبری خطاب کرده اند. هرآنچه در اختیار رهبری است از جمله حوزه های دفاعی، به اعتراف دوست و دشمن، با کمترین امکانات به بهترین و عالیترین شکل اداره می شود. در عمر بیش از چهل ساله انقلاب اسلامی جز دوره اول مدیریت آقای دکتر احمدی نژاد و مدت زمان کوتاهی که در اختیار مرحوم شهید رجایی بود، قوه مجریه در اختیار جریان اصلاح طلبی بوده است. به جای نعل وارونه زدن، باید توضیح دهید که این چه مدیریتی است که داشتید و دارید؟ راه علاج کشور اصلاح قوه مجریه و ورود اراده ای انقلابی، با نشاط و پای کار به عرصه اجراست، نه فرافکنی و متوجه ساختن همه مشکلات و مسائلی مانند آثار مداخلات جنایت کارانه دشمن خارجی و بی انگیزگی و پای کار نبودن دوستان خودتان، به جایگاه ارزشمند رهبری. این فرافکنی نیست، پس چیست؟