امروز اول محرم روز شعر و ادب آئینی است. همچنین روز بزرگداشت مرحوم محتشم کاشانی است. محتشم، همان شاعر شعر معروف است که با : باز این چه شورش است که در خلق عالم است! باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است! باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان وخلق جهان جمله درهم است. شروع می شود. محتشم، به گفته خود این اشعار را با الهام از رویاهای خود از حضرت زهرا (س) و مصرع دوم بیت اول همین (۱۳) بند را با الهام از طریق رویا از حضرت امیر المومنین(ع) گرفته و سروده است. البته ادب و شعر آئینی در زبان ترکی آذری ویژگیهائی دارد که به یکی از آنها اشاره می کنم. می دانید که شاعران اصیل هر زبانی سعی می کنند زبان خود را از الفاظ زبانهای دیگر بپیرایند و از آنها پرهیز کنند. مثل فردوسی که در شاهنامه از هرگونه لفظ غیر فارسی پرهیز کرده است. همچنین شهریار در حیدر بابا از کلمات اصیل ترکی بسیار بهره جسته است. شاعران مدح و مرثیه در زبان ترکی، اصلا چنین ویژگی را مبنا قرار نداده اند و استفاده از هر لفظ فارسی و عربی را مجاز دانسته ، در خدمت گرفته و برای رساندن معانی عمیق مد نظر خود مجاز ساخته اند. گوئی برای آنها رساندن معنا اولویت اصلی را داشته است و لفظ را در خدمت معنا گرفته اند، با هر لفظی در هر زبانی که می خواهد باشد. در واقع آنان ضمن حفظ چارچوب ترکی، تعصبی در بکار نگرفتن الفاظ دو زبان دیگر نداشته اند. برای بررسی نموته ای از این اشعار، دو بیت از مطلع مرثیه عمیق و مشهور شاعر معروف آذربایجان، مرحوم صافی تبریزی را مرور می کنیم: “سس یئتدی عالمینه حسین امتحان ویرور” عالمین یعنی دو عالم که عربی است. یعنی هم در این عالم و هم و بویژه در عالم معنا و غیب، خبری پیچید که: امام حسین (ع) دارد امتحان می دهد. امتحان هم کلمه عربی است. “عین الحیاتی گوردیله لب تشنه جان ویرور” عین الحیات کاملا عربی است و چه معنای عمیق و دقیقی دارد و چه درست به کار گرفته شده است. تاکید بر سرچشمه زندگی بودن امام (ع). امام حسین (ع) را “سرچشمه زندگی’ نامیده است. یعنی همان “مصباح الهدی و سفینه النجات” یعنی سرچشمه جوشان زندگی که چشمه زندگانی واقعی را به بنی نوع بشر تا روز قیامت جاری ساخته و آموخته است. لب تشنه هم معنای خود را دارد و فارسی است. این جمله، به زیبائی هر چه تمام و با سرعت شنونده را در فضای حاکم بر عاشورا فرو می برد. آفاقه دوشدی ولوله افلاكه غلغله اکثر عبارات این جمله نیز ترکی نیست اما شنونده را در راستای بیت اول در فضا غوطه ور می کند. بولجاق، نشان حسینی خدای جهان ویرور “نشان” و “خدای جهان” فارسی اند. که فورا وجه دیگر عاشورا را یاد آوری می کند. یعنی این امتحان پیامدش برجسته سازی خادثه در نظام ارزشگذاری آفرینش است. خالق هستی دارد این مدال افتخار را فقط و فقط به شهدای کربلا و در راس آنها به سید الشهدا(ع) و پیروان عملی آن بزرگواران می دهد. ابیات بعدی که تنها برخی از ابیات اولیه است مرتب این هدفگذاری را پی می گیرد، با همان سبک وسیاقی که گفته شد: گوتدی حجاب و پرده نی ستّار عشق اوزی عشقه فضای قدسیده شرح و بیان ویرور ایستر بولوندوره جبروت اهلینه تمام بیر بنده یه بو قدر نیه عز و شان ویرور بولسون هامی مراتب عشق و محبّتی بیر نازنین وجود کماکان نشان ویرور معلوم اولوب مقام عبودیّت حسین بو سرّی بیر بیرینه خبر قدسیان ویرور باشی آچوق گلوب یره اول دم امین وحی گورسونله دشمنی اونا هیچ بیر امان ویرور؟